طبابت

گر طبیبانه بیایی به سر بالینم ///// به دو عالم ندهم لذت بیماری را

طبابت

گر طبیبانه بیایی به سر بالینم ///// به دو عالم ندهم لذت بیماری را

مشخصات بلاگ

در عصر حاضر سه مکتب طبی به طور عمده نفس می کشند:
طب قدیم!
طب جدید!
طب تلفیقی!
اکثر مطالبی که به اسم طب سنتی و طب قدیم در جامعه تبیین می شود در واقع طب تلفیقی هست!!!
اما بنده در اینجا فقط و فقط قصد دارم به ترویج طب قدیم که پایه ای وحیانی دارد بپردازم.
باشد که مقبول افتد!

آخرین نظرات
نویسندگان

چای از نظر حکیم عقیلی

يكشنبه, ۸ مرداد ۱۳۹۶، ۰۹:۳۵ ق.ظ

چاى‏ خطایى‏

به فتح جیم عجمى و الف و یا و فتح خاى معجمه و فتح طاى مهمله و الف و کسر همزه و یا و صحیح به تاى مثناة فوقانیه است نه طاى مؤلفه.

ماهیت‏ و سبب اطلاع بر آن: حکیم میرزا قاضى در رساله خود نوشته که سبب معرفت و شناخت چاى چنان بوده که پادشاهى از پادشاهان چین بر یکى از خواص خود خشم گرفته آن را از ملک خود اخراج نمود آن شخص در جنگلها و بیشه‏ها و کوهها مى‏گشت و زرد و علیل و ضعیف گشته بود روزى از غایت گرسنگى بر اطراف کوهى مى‏ گشت گیاهى دید آن را غذاى خود ساخت در اندک مدتى آثار صحت و حسن صورت در خود مشاهده نمود و کمال قوّت در خود یافت در شهر آمده با یکى از مقربان پادشاه احوال خود را نقل کرد و آن شخص به حضور پادشاه عرض نمود پادشاه به احضار اوامر فرمود و از دیدن صورت او متعجب شد بعد سوال از احوال آن اطبا را امر فرمود تا آن گیاه را حاضر سازند و تجربه نموده خواص آن را ثبت نمایند و نیز چنین در اختیارات خود نوشته که نبات چاى شبیه به نبات شبت و باریکتر از آن و خوشبو و با اندک تلخى است و چون آن را بجوشانند تلخى آن زایل گردد و آشامیدن آب مطبوخ آن حرارت باطن را تسکین دهد و خون را صاف نماید و آن خودرو و مزروع مى‏ باشد و گفته که طایفه‏ اى که در بلاد چین نبات آن را مشاهده کرده ‏اند چنین مى‏ گویند که در میان شهر چین وادیى است و گیاه این برگ بر اطراف آن مى‏ روید و بر خمار مردمان به خوردن آن اعتیاد دارند و بیع و شراى آن بى‏ رخصت پادشاه آنجا نمى‏ توانند نمود خراج آن به خزانه پادشاه عاید مى‏ سازند و مترجم صیدنه ابو ریحان مى ‏گوید که چاى نوعى است از انواع نبات منبت آن زمین چین است و آن را مى‏برند و در سایه خشک مى‏کنند و در وقت حاجت با آب گرم شربت مى‏ کنند و مى‏ خورند شربت آن قایم مقام ادویه مرکبه است و مضرت ادویه مرکبه ندارد و از این جهت اهل تبت دفع مضرت شراب با آن مى‏ کنند زیرا که ایشان افراط در خوردن شراب مى‏ کنند و در دفع مضرت او هیچ دارویى به آن نمى‏ رسد و نافع‏ترین ادویه است و طایفه‏ اى که بر زمین تبت مى ‏برند در قیمت آن جز مشک نمى ‏گیرند و فرق بسیار است در میان قیمت اعلاى آن تا ادنى و همچنین در رایحه و منافع آن و نیز نقل است که در ولایت خطا جمعى مردم به طریق سیر به صحرا رفته بودند طعامى پخته در ظرفى کرده بالاى آن را به شاخه پر برگى از اشجار آن صحرا پوشیده به کارى مشغول شدند که بعد از فراغ تناول نمایند و بعد از اندک زمانى که فارغ شدند و خواستند که تناول نمایند دیدند که تمام آن طعام مضمحل شده است این امر را نزد اطبا اظهار نمودند ایشان بعد از تفحص به حدس و قیاس دریافتند که برگ‏هاى آن شاخه را در هضم طعام و غذا اثر تمام است و در صدد تجربه آن درآمدند و محرر کتاب مى‏ گوید که آنچه مشاهده شده برگ آن شبیه به برگ انار و حنا و ریحان است و از آن بزرگ‏تر و عریض‏تر و ضخیم‏ تر و شعبه ‏هاى آن بلندتر و برگ بعض نوع آن ریزه ‏تر از بعضى درخت آن شنیده شده که بقدر یک قامت تا به دو سه قامت و شبیه به درخت حنا و انار و بر ساق آن قریب با انتهاى شاخ‏هاى باریک رسته و بر آنها گلهاى کوچک و برگ آن مدور در بعضى جاها سه عدد و در بعضى جاها چهار عدد به هم پیوسته شبیه به گل سه برگه و چهار برگه و بر سر شاخ‏ها نیز گلى پنج برگ و منبت آن ملک چین و خطا و نیپال و آن انواع و الوان مى ‏باشد سفید و سبز و بنفش و تیره و سیاه امّا سفید ریزه برگ خوشبوى آن که برگهاى آن بسیار درهم پیچیده باشد از همه اقوى است و بعد از آن سبز و امّا یبس این از آن زیاده و بعد از آن بنفش و بعد از آن سیاه و این از همه ضعیف‏ تر و زبون‏ تر و نوع اول یعنى خوب و اعلاى آن عزیز الوجود و گران بها است و براى تجارت نمى ‏آورند و سلاطین و حکام آن دیار براى امثال و اقران خود به طریق تحفه و هدیه به دیار دیگر مى ‏فرستند و امّا انواع دیگر آن بسیار است خصوصاً سبز تیره و سیاه آن وافر و ارزان است و از بعضى شنیده شده که بعضى نامقیدان مستعمل آن را با غیر مستعمل مغشوش و تبدیل نموده مى‏ فروشند بدین طریق که چون ضابطه نصارى است که مطبوخ یعنى جوشانیده آن را نمى ‏خورند و مضر و بد ذائقه مى‏ دانند جرم آن را و لهذا آب را خوب جوش نموده بلکه آن مقدار که ربع آن یا خمس آن کم گردد پس قدرى قلیل چاى را در ظرفى که چاى‏دان چینى یا نقره است ریخته آب گرم را بر روى آن مى‏ ریزند مثلًا در یک من طبى آب که تخمیناً سه ثلث‏ یک آثار هندى باشد یک درم نهایت یک مثقال از نوع متوسط آن و از نوع اعلاى آن کمتر و از زبون آن بیشتر تا دو مثقال ریخته تا نیم ساعت کامل مى‏ گذارند تا قوّت و رایحه آن در آب باز داده شود و آب اندک رنگین گردد پس آب صاف آن را که مطلق دردى و برگى در آن نباشد در پیاله ‏ها ریخته چون طعم آن با اندک عفوصت و تلخى است براى اصلاح آن با نبات اندک شیرین نموده مى ‏آشامند و اکثر قدرى شیر گاو یا شیر بز تازه دوشیده براى اصلاح یبوست آن نیز در آن ریخته نیم گرم مى‏ آشامند پس خدمه آنها آن برگ‏هاى مستعمل را خشک نموده و به تدریج جمع نموده در قوطى‏ها و غیر آن به دستور اول پر کرده سر آنها را بسته مى ‏فروشند و فرق میان مستعمل و غیر آن به زهومت رایحه و سیاهى رنگ و کم رنگ شدن آب و اندک باز بودن برگ‏ها است از هم به خلاف غیر مستعمل آن.

طبیعت آن‏: گرم تا آخر دویّم و خشک در اواسط آن و نوع اعلاى آن گرم در سیّم و بعضى سرد مى‏ دانند به جهت تسکین آن عطش و حرارت و التهاب باطن و دفع آن ضرر شراب را و این توهم است بلکه صدور افعال مذکوره از آن به سبب تلطیف و تقطیع آن است بلاغم و اخلاط لزجه و معطشه ملتهبه را و دافع رطوبات حادثه از شراب است.

افعال و خواص آن‏: مقوى قوا و ارواح و معده و باه مبرودین و مرطوبین و منشط و منعظ و ملطف و مقطع و مفتح و منضج و مرقق مواد و معرق و مدر بول و مسکن عطش کاذب و صداع بارد و التهاب معده و جشاى دخانى و صاف کننده خون و رنگ رخسار و مبدرق ادویه به قعر معده و عمق بدن و منقى معده و دماغ و جهت ازاله بخر و بدبویى دهن و رایحه شراب و سیر و پیاز و طیب نکهت بغایت مفید و جهت خفقان و امراض قلب و انتصاب نفس و انبساط نفس و ازاله غم و هم و یرقان و سوء القنیه و استسقا و امراض سدى و بواسیر و حبس البول و تقطیر حادث از برودت و ضعف گرده هر یک به تنهایى و یا با ادویه مناسبه و ضماد پخته آن جهت اورام صلبه و تسکین درد بواسیر و نطول آن معرق و منوم و در طعم آن اندک تلخى و عفوصتى که هست به نقوع آن در آب گرم به طرز مسطور و یا جوشانیدن در آب و داخل کردن نبات و شیر جوش داده بسیار کم و زایل مى ‏گردد و لهذا مصلح آن را شیرینى و شیر مى‏ دانند و بى‏شیرینى استعمال نمى ‏نمایند و مضر مى ‏دانند و نیز ناشتا آشامیدن آن مضر و باعث حدوث امراض حاره است خصوص در محرور المزاج و امّا جهت کسى که در معده او اخلاط فاسده لزجه ردیه بسیار باشد خصوص که از طعام سابق در خود ثفلى و جشایى و نفخى دریابد البته نافع است و آشامیدن آن را بسیار گرم نیز مضر مى ‏دانند خصوص در اوقات حاره و مزاج هاى گرم و جوانان بالاى طعام گرم بلکه نیم گرم آن را نافع گفته ‏اند و نیز بالاى طعام باعث سرعت انهضام و تحلیل آن و از این جهت نصارى قاطبة و اتباع ایشان صبح بعد از ناشتا و آخر روز وقت انحدار غذا مستعمل دارند و بهترین مصلحات آن در محرورین (فوفل و) شیر بز و در مبرودین مشک و قرنفل و بادیان خطایى و زنجبیل و دارچینى و جهت انعاش حرارت غریزى عود هندى و عنبر و زعفران و دارچینى و امثال اینها است و براى تقویت باه و دفع مضرت کثرت جماع با خصیة الثعلب و دارچینى و عنبر و نبات و شیر و بالجمله با هر دوایى که مقوى فعل آن است از دواى مسهل و قابض و ملین و مقوى و غیرها استعمال نمایند مثلًا اگر با تربد و ریوند چینى بجوشانند و بیاشامند صفرا و بلغم لزج را اخراج نماید و چون با بنفشه و پرسیاوشان و اصل السوس و گل خطمى و بابونه و سناى مکى بجوشانند و صاف نموده قدرى ملح طعام و شکر خام و روغن گل داخل کرده احتقان بدان نمایند تنقیه امعا از فضول لزجه بارده نماید به آسانى و همچنین بیان و طرق استعمال آن در قرابادین به تفصیل ذکر یافت و نیز بهترین طرق استعمال آن آنست که به طور نصارى در اینجا ذکر یافت و قهوه آن مقوى قوا و ارواح و باه و معده و منعظ و ممسک است. صنعت آن: چاى قسم اعلا و دارچینى قلمى و خصیة الثعلب مصرى از هر یک نیم درم، اسکندناکورى کبابه چینى از هر یک ربع درمى کوفته بیخته به دستور مقرر طبخ نموده، دو حبه عنبر اشهب در آن گداخته، نبات به قدر آنکه آن را شیرین گرداند داخل نموده نیم گرم بنوشند و اگر پنج عدد قرنفل نیز اضافه نمایند بهتر است و نیز یک نوع چاى دیگر دیده شده که از جبال نیپال و به تبت مى ‏آورند گیاه آن فى الجمله شبیه به گیاه نعناع به قدر یک شبر و زیاده و برگ آن اندک باریک و بلند و با خشونت و ضخامت کمى، تازه آن زرد رنگ و خشک آن اغبر و خاکسترى رنگ خصوص پشت آن بسیار لطیف و نازک به حدى که چون برگ آن را در دهان نگاه دارند به اندک زمانى منحل گردد و از آن ثفلى چندان نماند.

طبیعت آن‏: گرم تر از طبیعت خطایى است و لطیف‏ تر از آن و طریقه استعمال این نیز مانند آن و در افعال و خواص قریب بدان است.

  • سعید !!!

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی