طبابت

گر طبیبانه بیایی به سر بالینم ///// به دو عالم ندهم لذت بیماری را

طبابت

گر طبیبانه بیایی به سر بالینم ///// به دو عالم ندهم لذت بیماری را

مشخصات بلاگ

در عصر حاضر سه مکتب طبی به طور عمده نفس می کشند:
طب قدیم!
طب جدید!
طب تلفیقی!
اکثر مطالبی که به اسم طب سنتی و طب قدیم در جامعه تبیین می شود در واقع طب تلفیقی هست!!!
اما بنده در اینجا فقط و فقط قصد دارم به ترویج طب قدیم که پایه ای وحیانی دارد بپردازم.
باشد که مقبول افتد!

آخرین نظرات
نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مریضی سخت» ثبت شده است

عقیلی خراسانی گوید:

سَرَطان ورمى است سوداوى؛ متولد از سوداى سوخته از صفراى صرف، که بریزد به سوى عضو و پر کند عروق حوالى آن را و این نوع متقرح مى‏ باشد و یا بلغم سوخته که با آن صفراى سوخته نیز باشد و این بیشتر غیر متقرح مى ‏باشد. و گاه متقرح نیز که عفونت و خباثت و فسادى در آن به هم رسد و از سوداى صرف دُردى ته‏نشین به هم نمى‏ رسد.

و این را سرطان از آن جهت نامند که ورم آن شبیه به وسط سرطان(خرچنگ) و عروق آن شبیه به دست و پاى آن است سرخ و سبز و بیخى در اندرون شبیه به شکم سرطان مدور مى‏ دارد، و بعضى گفته ‏اند که سرطان از آن جهت نامند که چسبیده مى ‏باشد به عضو، مانند چسبیدن سرطان‏.

  • سعید !!!

باسلام مطلب زیر نوشته ی مرحوم عقیلی خراسانی (رحمه الله علیه) درباره ی اخلاق مریض هست و مدل تعامل با طبیب.

خواندن این مطلب برای هرکسی که به طبیب مراجعه میکند ، خالی از لطف نیست.

بدان که از جمله آداب و شرایط و اخلاق او، این پنج امر است:

اوّل‏: آن که باید طلب نماید و اختیار کند طبیبى را که متّصف و متخلّق به اوصاف و اخلاق مذکوره- کلًّا أو بعضاً- باشد و اعتقاد بدان داشته باشد. و اگر چنین کسى در بلاد او یافت نشود که عالم و عامل هر دو باشد، ناچار اختیار نماید طبیبى را که عالم باشد؛ گو در عمل قاصر و یا تارک بود؛ زیرا که بر عاملِ بى‏ علم چندان اعتمادى نیست. و «عالم دیده و دانسته»، در همه وقت و حال و مرض، ادویه مضرّ و سَمّیه بالفعل و یا بالقوّة و المآل و ادویه مجهوله استعمال نخواهد نمود.

  • سعید !!!