مقدمه ای بر احادیث پزشکی!!
در حوزه علوم بشرى ، پزشکى ، سرآمد همه دانش هاست ؛ چرا که
فلسفه سایر علوم ، بهره ورى انسان از مواهب زندگى است و این هدف ، جز در پرتو سلامت
جسم و جان ، میسر نیست . از این رو، امام باقر (علیه السلام ) مى
فرماید:
واعلم اءنه لا علم
کطلب السلامة ، ولا سلامة کسلامة القلب .
بدان که نه هیچ دانشى چون جستن سلامت
است و نه هیچ سلامتى چون سلامت دل .
این سخن ، به روشنى نشان مى دهد که از نگاه
اسلام ، طب روان ، ارجمندتر از طب تن ، و طب تن ، ارزشمندتر از سایر علوم است . این
حدیث نبوى نیز بدین معنا اشاره دارد که مى فرماید:
العلم علمان : علم الادیان و علم الاءبدان .
دانش بر دو
گونه است : دانش دین ها و دانش بدن ها.
طبابت ، کار خداوند است.
قرآن کریم ، از ابراهیم خلیل (علیه السلام ) نقل مى کند که
فرمود:.....
واذا مرضت فهو یشفین .
و
چون بیمار شوم ، او (خداوند) شفایم مى دهد.
این سخن ، بدین معنا است که طبابت ،
کار خداوند متعال است و طبیب واقعى اوست .
خداوند است که خواص درمانى را در داروها نهاد و
در نظام آفرینش ، براى هر دردى دارویى آفرید و به انسان ، استعداد شناخت دردها و داروها و
چگونگى درمان آنها را عنایت کرد و بدین سان ، او را مظهر نام هاى ((طبیب )) و ((شافى )) خود، قرار داد، چنان که پیامبران الهى نیز (براى درمان بیمارى هاى
جان ) مظهر این نام هاى مقدس هستند. امام على (علیه السلام )، در توصیف پیامبر خدا
(صلى الله علیه و آله و سلم ) مى فرماید:
طبیب دوار بطبه ، قد اءحکم مراهمه ، واءحمى مواسمه ، یضع
ذلک حیث الحاجة الیه ، من قلوب عمى ، وآذان صم ، واءلسنة بکم . متتبع بدوائه مواضع
الغفلة ، ومواطن الحیرة .
طبیبى بود که طبابت را بر بالین بیماران
مى برد، مرهم را درست بر جایى که باید، مى نهاد و آن جا که بایسته بود، داغ مى
نشاند. او این همه را بدان جا مى رساند که نیازمندش بود: دل هاى بى فروغ ، گوش هاى
ناشنوا و زبان هاى ناگویا. با درمان خویش ، منزلگاه هاى بى خبرى و جایگاه هاى
سرگشتگى انسان را مى جست .
بنابراین ، از نگاه اسلام ، طبیب و دارو خواه براى
روح (جان / روان )، و خواه براى تن (بدن / جسم )، تنها نقش یک واسطه را در نظام
حکیمانه آفرینش ایفا مى کنند و درمان کننده ، فقط خداوند متعال است .
دانش نامه احادیث طبى
هر چند نظر لغت و متون اسلامى ، ((طب ))، شامل درمان بیمارى هاى جسم و جان است و
درمان کنندگان جسم هم مانند درمان کننده جان ، مظهر اسماى حسناى الهى هستند، و
افزون بر این ، ((طب تن )) و ((طب روان ))، ارتباط بسیار نزدیکى با هم دارند
(به گونه اى با تدبیر روانى مى توان شمارى از بیمارى هاى جسمانى را علاج کرد و به
عکس ، با درمان جسمانى ، پاره اى از بیمارى هاى روانى را مى توان درمان نمود)؛ اما
طب تن و طب جان ، در نوشتارهاى اسلامى دو موضوع مستقل اند. ((طب روان ))، موضوع علم اخلاق است و اصطلاحا به
آن طب اطلاق نمى شود. بنابراین ، دانش نامه احادیث طبى ، تنها احادیثى را در خود
جاى داده است که در آنها بهداشت و یا درمان بیمارى هاى جسمى مطرح شده است .
پیش
آشنایى با متن این احادیث ، لازم است در سه فصل ، مطالب زیر توضیح داده شود:
1 -
جایگاه طب در قوانین اسلامى ؛
2 - ارزیابى کلى احادیث طبى ؛
3 - مراحل تحقیق
و تدوین دانش نامه احادیث طبى .
1 -
جایگاه طب در قوانین اسلام
فلسفه احکام و قوانین اسلامى ، تکامل مادى و معنوى جامعه انسانى است
. از نگاه اسلام ، بزرگ ترین نعمت الهى ، سلامت جسم و بزرگ تر از آن ، سلامت جان
است . همچنین ، خطرناک ترین بلاها، بیمارى جسم و خطرناک تر از آن ، بیمارى جان است
. متن سخن امام على (علیه السلام ) در این باره چنین است :
ان من البلاء الفاقة ، واءشد من ذلک مرض البدن ،
واءشد من ذلک مرض القلب ، وان من النعم سعة المال ، واءفضل من ذلک صحة البدن ،
واءفضل من ذلک تقوى القلوب .
یکى از گرفتارى ها تنگ دستى است . سخت
تر از آن ، ناتن درستى است و سخت تر از آن هم بیمارى دل ؛ و یکى از نعمت ها
توانمندى مالى است و برتر از آن ، تن درستى است و بهتر از آن نیز تقواى دل
ها.
مسئله این است که اگر بیمارى ، خطرناک ترین بلا و سلامت ، بزرگ ترین نعمت
است ، اسلام که تکامل و سعادت انسان را هدف خود قرار داده ، براى مبارزه با بیمارى
ها و تاءمین سلامت جامعه چه برنامه اى دارد؟ و به دیگر سخن ، طب در احکام و قوانین
اسلامى چه جایگاهى دارد؟
جایگاه طب
پیشگیرى در اسلام
بررسى
متون اسلامى به روشنى نشان مى دهد که یکى از اهداف اصلى و حکمت هاى مهم احکام و
مقررات اسلامى ، طب پیشگیرانه ، از طریق پیشگیرى از بیمارى ها و تاءمین سلامت انسان
است . خداوند متعال ، تصریح مى کند که قرآن و برنامه هاى نورانى و حیاتبخش آن ،
جامعه بشر را به راه هاى تاءمین سلامت ، رهنمون مى گردد:
یهدى به الله من اتبع رضونه سبل السلم .
خداوند، هر
که را از خشنودى او پیروى کند، به وسیله آن (کتاب ) به راه هاى سلامت ، رهنمون مى
شود.
و بدین سان ، انسان مى تواند با پیوند با خدا و برنامه هایى که او براى
زندگى بشر ارائه کرده ، به بزرگ ترین نعمت هاى الهى دست یابد و نه تنها آخرت ، بلکه
سلامت و سعادت و خوش بختى دنیاى خود را نیز تاءمین نماید:
من کان یرید ثواب الدنیا فعند الله ثواب الدنیا
والاخرة .
هر کس پاداش دنیا مى خواهد، (بداند که
) پاداش دنیا و آخرت ، نزد خداست .
بر این پایه ، در اسلام ، آنچه براى سلامت
جسم و یا جان خطرناک و زیانبار است ، حرام یا مکروه است و آنچه براى سلامت انسان ،
لازم و مفید است ، واجب یا مستحب ، و آنچه سود و یا زیانى براى جسم و یا جان ندارد،
مباح شناخته شده است . این بدان معناست که طب پیشگیرى در متن مقررات و احکام
پنجگانه اسلام ، تنیده شده و اجراى کامل و دقیق قوانین الهى در زندگى ، سلامت جسم و
جان انسان را به همراه دارد.
امام رضا (علیه السلام ) درباره حکمت مقررات
الهى که بر انسان حلال و یا حرام شده است مى فرماید:
انا وجدنا کل ما اءحل الله - تبارک وتعالى - ففیه صلاح
العباد وبقاؤ هم ، ولهم الیه الحاجة التى لا یستغنون عنها، ووجدنا المحرم من
الاءشیاء لا حاجة بالعباد الیه و وجدناه مفسدا داعیا للفناء والهلاک .
ما مى
بینیم هر آنچه که خداوند - تبارک و تعالى - حلال کرده ، در آن ، صلاح و بقاى بندگان
است و بدان نیازى گریز ناپذیر دارند، و مى بینیم همه آنچه که حرام شده است ، بندگان
، بدان نیازى ندارند و مى بینیم که همه ، موجب تباهى و زمینه نابودى اند.
در این
سخن ، امام تصریح مى فرماید که آنچه در مقررات الهى در زمینه هاى مختلف (مانند:
خوردن ، آشامیدن ، ازدواج و...)، حلال شمرده شده ، امورى است که مردم براى تاءمین
سلامت ، رفاه و آسایش خود، بدان نیاز دارند و مصالح زندگى و بقاى آنها وابسته به آن
است و به عکس ، آنچه تحریم شده ، امورى است که نه تنها مورد نیاز مردم نیست ، بلکه
به زیان سلامت و آسایش آنان و موجب هلاکت آنهاست .
- ۹۲/۰۷/۰۹