علوم طبی عصر حاضر!!!
(هوالعادل)
در عصر حاضر سه نوع یا سه مکتب علمی از علم طب موجود می باشد که هرکدام نیاز به شناخت خود دارد.
نه تخلیط این سه مکتب ممدوح است ونه بی احترامی به هیچ کدام از این سه مکتب وسردمداران آن پسندیده است؛لکن راه بهتر برای پژوهشگران عزیز این است که یک راه را انتخاب کرده ودر همان زمینه قلم فرسایی کنند و اصل مطلب آن علم را متوجه شود.
بر مریض ها هم لازم است با تحقیق وبررسی، بهترین آن ها رو پیدا کرده وطبق اوامر ونواهی آن علم عمل کند و از این در به آن در نزند.
این درست نیست که هر کسی_هرچند محترم_دست به نقد علمی بگشاید که نه خبر از اصول آن دارد ونه در آن باره تحقیق و تفحص کرده است، و بهتر است که علوم از هم خوب شناخته شود.
به طور مثال:وقتی در طب سنتی گفته میشود که مریض غلبه ی دم دارد،طب جدید میخندد و میگوید این خرافات چیست علمی صحبت کنید،مریض سرطان خون دارد و بالعکس.
حال به شرح سه مکتب فعلی میپردازیم.
مکتب اول مکتب طب جدید:این طب معرف تمامی عزیزان هست و تعاریف خود را دارد.و هیچ کجا تاکید میکنم هیچ کجا،در مبانی،شناخت انسان،امراض،درمان،نگاه به مرض،نگاه به عالم پیرامون انسان،ذهن وانسان،تاثیر مواد غذایی بر انسان،ارتباط انسان بر عالم وبالعکس،زمان درمان،چگونگی پیدایش مرض و..... هیچ اشتراکی با طب سنتی ندارد.
مکتب دوم مکتب طب سنتی:این طب هم مثل بالا هیچ اشتراکی با طب جدید ندارد.
مکتب سوم مکتب طب تلفیقی:این مکتب به لطف آقایان طب جدید ایجاد شد والبته آقایان طب سنتی هم به آن خوب دامن زدند و هم طب جدید وهم طب سنتی را به بیراهه بردند که خدا از سر تقصیرشان بگذرد.
باید اذعان کرد که حدودا نود درصد کسانی که فی الحال دم از طب سنتی میزنند در اصل طب تلفیقی را از بر کرده اند و با آن درمان میکنند.
برای نمونه :یکی از همین حضرات که معروف هم هستند وخدا حفظشان کند جایی فرمودند که:(اگر اهل بیت میگویند باید پنیر را با گردو بخوریم به این علت است که پنیر دارای کلسیم است و گردو دارای فسفر و باید کلسیم را با فسفر بخوریم تا به ما فایده برساند.)
خب ما در نگاه اول میگوییم باشه قبول!!!!!!!اما یک سوال:بر طبق فرضیه ی جنابتان بیاییم ماست که دارای کلسیم است را با ماهی بخوریم که فسفر دارد!!!!!!!حال باید چه کنیم؟؟؟؟در طب سنتی گفته میشود که خوردن این دو ماده با همدیگر باعث حداقل سکته میشود!!!!!!!!!
پس دیدید که اگر مبانی قاطی شود همه چیز به هم میریزد.پس بهتر است که در هر علمی که وارد میشویم ابتدا به آن مسلط شویم و پس از آن نام آن علم را خراب کنیم یا احیا کنیم!!!!
پیشنهاد میدهم ابتدا دوستان طب خوان به ادبیات و مبانی یک علم مسلط بشوند و خواهشا علم را قاطی نکرده که از آن یک آش شوله قلم کاری بیرون میاید که بوعلی ها و جرجانی ها وهاریسون ها وگایتون ها انگشت حیرت بر دهان میگیرند.
سخن در این مقال نمیگنجد ونیاز به بسط بیش از این دارد.
از این دست مطالب انشالله ادامه دارد..
باشد که مقبول افتد!!!