سه شنبه, ۵ آذر ۱۳۹۲، ۰۸:۲۲ ب.ظ
پزشک و تجارت از نظر اسلام ، پزشکى حرفه اى
نیست که به وسیله آن ثروت اندوزى کرد و به خاکستر دنیا دست یافت . بلکه رسالتى است
انسانى و مسؤ ولیتى شرعى در درجه اوّل است ؛ چون هر حرفه اى که صاحبش قصد دارد از
آن به پول برسد، مختار است که با این یا آن معامله کند، اگر قانع شود که این معامله
اش او را به پول قانع کننده اى مى رساند. و اگر دریافت که این معامله نمى تواند
گرسنگى و احتیاجش را برآورده سازد، مى تواند با او معامله نکند. قطعاً اینها شامل
حال پزشک نمى شود؛ چون کسى که از درمان مجروحى دست بکشد - همانطور که قبلاً ذکر شد
- قطعاً شریک زخم زننده است . و براى گرفتن مزد یا زیادى آن یا به هر علتى دیگر، حق
آن را ندارد که در درمان تعلل کند. همچنین در درمان بیمار نمى تواند سهل انگارى یا
سستى از خود نشان بدهد، همانطور که بعداً خواهیم دید .
اجرت پزشک آنچه ذکر کردیم به معناى این نیست
که پزشک اصلاً نباید مزد خود را بگیرد؛ چون در این صورت بیشتر پزشکان سربار دیگران
خواهند بود و دیگر اینکه باعث مى شود بیشتر مردم به فراگیرى این علم روى نیاورند.
جداى از نبوغ و ابداع که در آن به وجود نمى آورند، در نهایت انسانیت را از یک عنصرى
مهم ، بلکه مى توان گفت از مهمترین عناصر آسایش و سعادتبخش انسانیت و پیش برنده آن
به پله هاى مختلف کمال و عظمت ، محروم خواهد کرد. براى همین مى بینیم امام حسن
عسکرى (علیه السلام ) به پزشکى که حضرت نزد او حجامت کرده بود، یک کمد لباس و پنجاه
دینار مى دهد.(202) و بار دوّم - ظاهراً - به او سه دینار مى
دهد (البته این پزشک نصرانى بوده است ).(203) و از امام على
(علیه السلام ) روایت شده است که فرمودند: ((مزد پزشک کمتر از ضخامت پوست سر کنایه از اینکه پزشک از
بیمار خود حدّاقل اجرت را دریافت نماید است )).(204) و از ابن عباس
روایت شده است که : ((رسول اکرم (صلى
الله علیه و آله ) حجامت کردند و مزد حجّام را دادند)).(205) و روایات زیادى
از مزد حجامت کردن نقل شده است که در بسیارى از مصادر وجود دارند. مگر اینکه روایت
سماعه مخالف آن است ، لذا شیخ طوسى آن را حمل بر کراهت کرده است .(206) علاّمه در پایان افزوده : ((دادن مزد براى ختنه کردن مجاز است ، و
پانسمان و قطع اجزا و گرفتن مزد آنها، مجاز است و خلافى در آن نمى بینیم ؛ چون کارى
که شرعاً مجاز است و شخص محتاج به آن است . و از انجام آن ناچار است پس مزد گرفتن
در آن مانند سایر کارهاى مباح ، مجاز است . همچنین عقد استیجار براى سرمه کردن چشم
، چه سرمه کردن از طرف پزشک یا دیگر افراد باشد، مجاز است . بعضى از اهل سنّت گفته
اند شرط قرار دادن براى پزشک جایز نیست .(207) امّا نسبت به
دوا، محمد بن مسلم از امام موسى کاظم (علیه السلام ) نقل کرده است که : (راوى گفت
): از امام در رابطه با مردى که مردم را با دوا درمان مى کند و به جاى آن مزد مى
گیرد، پرسیدم ؟ امام فرمودند : ((مانعى
ندارد)).(208) پزشکى در دایره تجارت اگر هدف از آموختن پزشکى به دست آوردن مال و منال باشد، در این صورت
، دورى از احساس انسانى و عاطفه اى و مسؤ ولیت هاى شرعى و اخلاقى را به دنبال خواهد
داشت و علاوه بر آن ممکن است این علم و همچنین علوم بسیار دیگر وبالى بر انسان و
انسانیت شود و بناچار، نسبت ابداع و ژرف نگرى در آن جامعه با حجم عمل و عاملان آن
در آنجا هماهنگ نیست در نتیجه براى جامعه و نسلهاى آینده از معارف دقیق و مهم چیزى
باقى نمى ماند تا به آنان ارائه شود، و به روى جامعه آفاق جدیدى در زمینه هاى مختلف
گشوده نخواهد شد. همچنین مؤ سسه هاى پزشکى ، حرفه هایى خشک خواهند شد که به غارت
ثروت و نابودى انسان اهمیت بیشترى مى دهد تا به سعادت او که در این صورت بر گرفتارى
و مصیبتهایش مى افزاید. بله در این صورت شمارش معکوس رونق گیرى علوم پزشکى شروع
خواهد شد و بیشتر آموزش یافتگان ، بدون درک به روخوانى خواهند پرداخت ، سپس به جهل
و نادانى که بیشتر، سستى و سهل انگارى را در پى دارد، خواهد انجامید. به دنبال آن ،
انسان اخلاق و انسانى بودنش را از دست مى دهد و به موجودى خسیس و خوار مبدّل مى شود
و به گفته امام على (علیه السلام ) : ((چون چارپایى بسته مى شود که همّ و غمش علفش خواهد شد)).
|