مقدمه و قصدعقیلی از تالیف خلاصه الحکمه
الحمدُ للّهِ الذی خلق الانسان فی أحسن تقویم و شرّفه بتشریف الروح و العقل القویم و ایّده بتأیید النّفس السّلیم و الذّهن المستقیم، ثم ردّه الی اسفل السافلین عالم الکون و التجسیم؛ و أبّدهُ بالحرارة الغریزیّة و الرّطوبة الأصلیة و الأرواح و القوی الجسمانیّة لیصدر عنه الأفعال، و ابتلاهُ بالأمراض و الأعلال و عَلَّمهُ طریق المعالجة و معرفة الأسباب و علامات الکلّیة و الجزئیّة العلمیّة و العملیّة بالتدبّر فی الأغذیة و الأدویة بالرعایة الستّة الضروریة لردّ الصحّة الزائلة و حفظها الحاصلة.
و الصلاة و السلام علی سیّد أنبیائه و سند اولیائه محمد المصطفی و علیّ المرتضی و أولادهما الذین هم أهل الاصطفاء و أذهب اللّه عنهم الرِّجس و طهّرهم تطهیراً.
امّا بعد، مى گوید بنده خاطى، محمّد حسین بن محمد هادى العقیلى العلوى- غفر اللّه ذنوبهما و ستر عیوبهما- که مدّتى مدید بود که اشتیاق این داشت که کتابى در «طبّ» جمع و تألیف نماید که مشتمل باشد بر هر «پنج فنّ» آن. و به سبب بى بضاعتى و فرومایگى علم و عمل و عدم حصول اسباب و کثرت امراض و أعلال، اتّفاق نمى افتاد تا آن که قبل ازین، در سنه یک هزار و یکصد و هشتاد و پنج هجرى نبوى- صلی اللّه علیه و آله- به فرمان واجب الإذعان جناب مستغنى الألقاب ارشاد مآبى، پیر و مرشد حقیقىمیر محمّد على الحسینى- أدام اللّه ظلال إفاضاته و إفاداته- متوجّه جمع و تألیف «قرابادین» گردید؛ بدین نسق که اولًا: بعض ادویه مفرده که «اصل» و «عموداند» در بعض مرکّبات و آن مرکّبات به نام آنها مشهورند [را] با بیان «طبیعت» و «خواصّ» و «منافع» و «مقدار شربت» و «مضارّ» و «إصلاح» ذکر نماید و در ذیل هر یک، «تراکیبِ» موسومه بدان را. و در ضمن، جابه جا نیز مرکباتى که هر یک موسوم به اسمى خاص اند- نه به اسم دوایى خاص- معین [نمود و] براى آن که تامّ و جامع باشد و احتیاج به کتابى دیگر نیفتد از قرابادینات [نام ادویه] همگى به ترتیب حروف تهجى [/ الفبا]، براى سهولت اخذ و تلقى در ضمن کتب و ابواب و فصول و خاتمه.
و بعد اتمام آن- بعون اللّه تعالى و فضله- باز حسب الامر آن جناب سامى- مدّ ظلّه العالى- متوجه جمع و تألیف ادویه مفرده گردید؛ ایضا به ترتیب حروف تهجى، از «الف» تا «یا» با رعایت حرف ثانى نیز؛ در ضمن ابواب و فصول.
و آن قرابادین را مسمى به «مجمع الجوامع و ذخائر التراکیب»؛ و ادویه مفرده را به «مخزن الأدویه و تذکره اولى النهى» [مسمى] گردانید. و نیز براى آن ادویه مفرده، قرابادینى به ترتیب حروف تهجّى، انتخاب از «قرابادین» نمود.
و بعد اتمام آن، به توفیق ملک علّام و عون و امداد آن جناب- أدام اللّه فیضه و برکاته- حال که سنه یک هزار و یکصد و نود و پنج است، امر به جمع و تألیف «کلیات» آن فرمودند و حسب الأمر شریف آن جناب- مدّ اللّه ظلال عاطفته و فیضه- متوجه [انجام این عمل] گردید. امید از فضل و توفیق او- سبحانه- و امداد و اعانت آن جناب است که صورت اتمام و سمت اختتام پذیرد.
و این را مسمّى به «خلاصة الحکمة» در کلیات «مجمع الجوامع» گردانید. و مرتب نمود بر مقدمه و دو مقاله و خاتمه. و در هر یک فصولى چند درآورد: زیرا که طب را دو جزء است نظرى و عملى.
باسلام و قبولی طاعات
تشکر از مطلبتون....
فقط من چیزی متوجه نشدم طبیعیه؟