طبابت

گر طبیبانه بیایی به سر بالینم ///// به دو عالم ندهم لذت بیماری را

طبابت

گر طبیبانه بیایی به سر بالینم ///// به دو عالم ندهم لذت بیماری را

مشخصات بلاگ

در عصر حاضر سه مکتب طبی به طور عمده نفس می کشند:
طب قدیم!
طب جدید!
طب تلفیقی!
اکثر مطالبی که به اسم طب سنتی و طب قدیم در جامعه تبیین می شود در واقع طب تلفیقی هست!!!
اما بنده در اینجا فقط و فقط قصد دارم به ترویج طب قدیم که پایه ای وحیانی دارد بپردازم.
باشد که مقبول افتد!

آخرین نظرات
نویسندگان

۹۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دانلود کتاب قانون بوعلی سینا» ثبت شده است

عقیلی خراسانی گوید:

سَرَطان ورمى است سوداوى؛ متولد از سوداى سوخته از صفراى صرف، که بریزد به سوى عضو و پر کند عروق حوالى آن را و این نوع متقرح مى‏ باشد و یا بلغم سوخته که با آن صفراى سوخته نیز باشد و این بیشتر غیر متقرح مى ‏باشد. و گاه متقرح نیز که عفونت و خباثت و فسادى در آن به هم رسد و از سوداى صرف دُردى ته‏نشین به هم نمى‏ رسد.

و این را سرطان از آن جهت نامند که ورم آن شبیه به وسط سرطان(خرچنگ) و عروق آن شبیه به دست و پاى آن است سرخ و سبز و بیخى در اندرون شبیه به شکم سرطان مدور مى‏ دارد، و بعضى گفته ‏اند که سرطان از آن جهت نامند که چسبیده مى ‏باشد به عضو، مانند چسبیدن سرطان‏.

  • سعید !!!

ارُزُّ:

معرَّب از اوریز یونانى است و به فارسى، برنج نامند.

در دوّم، خشک و در حرارت و برودت، معتدل. و بالخاصیت، در محرور المزاج، حرارت و در بارد المزاج، برودت احداث مى ‏کند. و ظاهرا به جهت این تأثیر، قدما و اکثر متأخرین، مرضى را مزوَّره از برنج نفرموده ‏اند و مخصوص اصحا(افراد سالم) دانسته ‏اند؛ چه در مرضى، احداث کیفیت متضاده و در اصحا، کیفیت متوافقه، شرط است. و حکماى هند، متفق ‏اند بر آن که او، باعث طول عمر و صحت بدن است

  • سعید !!!

ارز

به ضم همزه و راى مهمله و زاى معجمه معرب اورزاء و اوریز یونانى است و به سریانى روزى و به عربى ثمن و به فارسى برنج و به تورانى کرنج و به هندى چاول نامند.

ماهیت آن‏: گیاه آن مانند جو و گندم و برگ‏ ها و ساق آن بلندتر و نرم ‏تر و منبت آن یعنى محل زراعت آن زمین‏ هاى نم ناک و جاهایى که در آن آب باشد و یا آنکه آب بسیار به آن برسد مانند آب چشمه و رودخانه و باران و قنوات و بلندى گیاه آن در اکثر بلاد تا به یک قامت و در بنگاله تا به دو قامت مى ‏رسد و در دو فصل آن را زراعت مى‏ نمایند یکى پیش از موسم باران که برسات نامند و آن هنگام بودن آفتاب در ثور تا اواخر جوزا است که با آب باران آنچه در زمین هاى بلند است نشو و نما یابد و آنچه بر زمین هاى پست است مانند غدیرها که به هندى جهیل نامند و کنارهاى دریا و به طغیانى آب ها و سیلاب ها هر مقدار که آب بلند مى ‏شود آن نیز بلند مى ‏شود و مادام که سر گیاه و خوشه‏ هاى آن بیرون از آب است آن را خوفى و ضررى نیست هر مدت که باشد و اگر احیاناً دفعتاً آب طغیانى کند و یا سیلاب عظیمى آید که تمام آن را بپوشد و غرق نماید و به زودى از زیر آب بر نیاید فاسد و پوسیده مى‏ گردد و بهترین برنج ها و اماکنى که در آنها خوب مى‏ شود بلاد هند است خصوصاً پشاور و کمون بندر سورت و بانس بریلى که مابین شاه‏ جهان ‏آباد و لکنهور است

  • سعید !!!

أرز (برنج):

دانه ‏اى است مشهور. مزاج: گرم و خشک است و خشکى آن از گرمى آشکارتر است.

لیکن برخى گویند از گندم گرم ‏تر است. خاصیت درمانى: برنج غذاى خوبى است و کمى به خشکى مایل است. اگر برنج را با شیر و روغن بادام بپزند نیروى غذایى آن بیشتر و بهتر گردد و دیگر خشکاننده و بندآورنده نیست بویژه اگر برنج‏ را شبى در آب سبوس بخیسانند. برنج‏ به کندى سردى دهد و براى جلا دادن خوب است. اندامان دفعى: برنج‏ آب‏پز تا حدى قبض‏ کننده است. شیربرنج آب پشت را زیاد کند. و قبوضیت ندارد. مگر آنکه آن را در پوسته بسیار بجوشانند. و آب آن را بخار کنند. اگر برنج را در آب سبوس بخیسانند این قبوضیت را بکلى از دست مى‏ دهد.

  • سعید !!!

اندام ‏هاى داراى مزاج گرم به ترتیب اولویت‏

1- گرم ‏ترین اندام ‏هاى تن، روان است و دل که خاستگاه آن است.

2- خون که با وجود منشاش از جگر به مناسبت اصطکاک دائم با قلب، از جگر گرم‏ تر است.

3- جگر که شبیه خون لخته شده است.

4- گوشت که از لحاظ گرمى پس از جگر قرار مى‏ گیرد و علتش این است که گوشت با رشته ‏هاى سردپى (عصب بارد) درهم آمیخته است (رشته ‏هاى سردپى در گوشت وارد شده‏ اند).

5- ماهیچه ‏ها که گرماى آن‏ها بسبب آمیزش با عصب و زردپى (رباط) از گوشت ساده کمتر است.

6- طحال که خون در آن به رنگ تیره است.

7- کلیه که خون در آن زیاد نیست.

  • سعید !!!

مزاج اندام‏ ها

بدان که ایزد توانا هر جاندارى و هر اندامى را مزاجى بخشیده است که به آن سزاوار است و این مزاج با توان و تحمل وى سازگار و با احوال و کردارش متناسب است. پژوهش در این زمینه کار فیلسوف است نه پزشک. خداوند معتدل‏ ترین مزاج جهان هستى را به انسان ارزانى داشته است. مزاج انسان مناسب نیروى او و متناسب با کنش ‏ها و واکنش ‏هاى اوست.

هر اندامى را نیز مزاجى بخشیده است که برازنده آن اندام است؛ برخى از اندام ‏ها را گرم، بعضى از آنها را سرد، عده ا‏ى را خشک و تعدادى را مرطوب آفریده است‏.

  • سعید !!!

 اینک به بحث درباره مزاج‏نامعتدل مى‏ پردازیم‏

مى‏ گوئیم: مزاج نامعتدل چه متعلق به نوع و چه متعلق به صنف باشد و یا چه مربوط به شخص و چه مربوط به اندام باشد، مانند مزاج معتدل هشت حالت دارد و به دو بخش ساده و مرکب تقسیم مى‏ شود:

مزاج نامعتدل ساده: مزاج نامعتدل ساده (بسیط) مزاجى است که به سوى یکى از دو قطب مخالف گرایش داشته باشد. در مزاج نامعتدل چهار حالت شناخته شده است، به قرار زیر:

  • سعید !!!

مطلبی مفصل درباره اعتدال مزاج در انسان و اشاره ای به دارو و اعتدال آن ها:

قسم اول: درباره اعتدال مزاج انسان و قیاس آن با سایر موجودات:

اعتدال مزاج در انسان عرضى است (گوهرى نیست) و حد معینى ندارد. لیکن این امر عرضى در هر وضعى نمى ‏تواند موجب اعتدال باشد بلکه داراى دو مرز افراط و تفریط است که اگر از آن مرز خارج شود نمى ‏توان بر آن مزاج آدمى اطلاق کرد.

قسم دوم: درباره اعتدالى که کاملا در فاصله وسیعى بین دو مرز افراط و تفریط قرار گرفته است:

این مزاج معتدل در شخصى یافت مى‏شود که در غایت اعتدال باشد و به صنفى تعلق داشته باشد که در غایت اعتدال است و در سنى باشد که در کمال نشو و نماست. این اعتدال نیز همان طورکه گفته شد، اعتدال حقیقى نیست تا اینکه گفته شود وجود ندارد. مع‏ذلک همین نوع اعتدال نیز که گفتیم اعتدال حقیقى نیست مشکل پیدا مى ‏شود. و این نوع انسان نیز در شرایط خاصى نزدیک به اعتدال حقیقى یاد شده است. مثلا اعضاى گرم انسان مانند قلب و اندام هاى سرد او مانند مغز و اندام هاى مرطوب او مانند کبد و اندام هاى خشک او نظیر استخوان ها همه باهم متوازن و متعادل باشند تا نزدیک به اعتدال حقیقى گردد. اما هریک از این اندام‏ ها به تنهائى چنین نیست مگر پوست که بعدا درباره آن بحث خواهیم کرد.

  • سعید !!!

 ارکان:

و آن شامل یک فصل است.

ارکان‏(عناصر) نوعى اجسام ساده هستند که اجزاى اولیه تن آدمى و موجودات دیگر را تشکیل مى‏ دهند. عناصر هرگز به اجزائى که از لحاظ ظاهر (شکل) مختلف هستند تقسیم نمى ‏شوند. عنصرها بخش‏ هائى از آمیزه‏ ها هستند و از آمیزش عنصرها با همدیگر، انواع موجودات که از لحاظ صورت گوناگون هستند بوجود مى‏ آیند.

طبیب طبیعت‏ شناس باید بداند که عناصر چهار قسم ‏اند و بیشتر نیستند. از این عناصر دو عنصر سبک و دو عنصر دیگر سنگین هستند. عناصر سبک عبارتند از آتش و هوا و عناصر سنگین عبارتند از آب و خاک.

  • سعید !!!

مطالب زیر به وسیله ی لیست انتشار در واتساپ برای افرادی خاص فرستاده می شود که از امروز همون مطالب رو برای وبلاگی های عزیز هم میذارم.

احادیث مرتبط به مطالب "دارو در منزل":
کسانى که به نیروى حفظ بیشترى احتیاج دارند هر روز سه قطعه زنجبیل که با عسل مربا شده بخورند و نیز مقدارى خردل با غذاى خود مصرف کنند.(کلیت ندارد)
طب الرضا علیه السلام / ترجمه امیر صادقى، ص: 72

  • سعید !!!