طب در دوره ی سلوکیان،اشکانیان و ساسانیان
طب در دوره ی سلوکیان،اشکانیان و ساسانیان
دوره ى سلوکیان
پس از حمله اسکندر مقدونى به ایران سلوکوس اول، سلسله ى سلوکیان را در سال 330 قبل از میلاد تأسیس کرد. اسکندر پس از شکست دادن داریوش سوم، آخرین پادشاه هخامنشى، به بررسى کتابها و نوشته هاى ایرانیان پرداخت و برخى از آنها را به زبان یونانى و قبطى ترجمه کرد و اصل آنها را سوزاند و بدین طریق قسمتى از دانش ایرانیان در زمینه هاى طب، نجوم، کشاورزى و به یونان وارد گردید. مى توان گفت قسمتى از علومى که در این دوره به یونان منتقل گردید، در دوره هاى بعدى به عنوان دانش یونانى به ایران بازگشت.
دوره ى اشکانیان
در واقع وضعیت پزشکى در این دوره، مشابه پزشکى دوره هخامنشیان بود؛ با این تفاوت که با دانش و فرهنگ یونانى آمیخته شد. در دوره اشکانیان در شهر بلخ و چند شهر دیگر مراکز علمى زیادى به وجود آمد که این مراکز
در پیشرفت هاى علمى دوره ساسانیان، به ویژه تشکیل دانشگاه جندى شاپور بى تأثیر نبوده است.
دوره ى ساسانیان
در این دوره رشد مراکز علمى و دانشگاهى چه از نظر کیفى و چه از نظر کمّى به مراتب بیشتر از دوره هاى قبل بوده است. در آن زمان، پزشکى با همّت متخصصین طب زرتشتى، یونانى و هندى سروسامان یافت از آنجا که پادشاهان، مشوّق پزشکان و دانشمندان بودند، علوم مختلف در جهت رشد و گسترش گام نهادند. مهمترین اتفاق براى علم پزشکى در دوره ى ساسانیان، تأسیس دانشگاه و بیمارستان جندى شاپور بود. این دانشگاه یکى از مهمترین مراکز علمى و مرکز مبادله ى علوم مختلف بین ایران و سایر کشورهاى جهان بوده است. جندى شاپور در واقع شهرى بود که توسط شاپور اول در اواسط قرن 3 میلادى براى اسرا و مهاجرین یونانى و رومى ساخته شد. در زمان شاپور دوم در اواسط قرن 4 میلادى، این شهر داراى یک دانشگاه و نیز مدرسه طب و بیمارستان، تحت نظر کلیساى نسطورى و مهاجرین یونانى و سریانى گردید[1].
در زمان حکومت خسرو انوشیروان (578- 531 میلادى) در سایه راهنمایى هاى وزیر حکیم و فرزانه اى همچون بزرگمهر، این دانشگاه توسعه فراوان یافت.
در زمان سلطنت انوشیروان کتابهاى زیادى، از جمله کتابهاى افلاطون و ارسطو به فارسى ترجمه شد. انوشیروان در سال 550 میلادى انجمنى به منظور بحث و مطالعات پزشکى در جندى شاپور تأسیس کرد و نتایج بحث و
مطالعات این انجمن در کتابى ثبت گردید. همچنین در این دوران اطلاعاتى از گیاهان دارویى توسط برزویه طبیب از هندوستان وارد ایران شد. در این دوره مقامات دولتى بر کار پزشکان نظارت داشته اند.[2]