بیدارى
بیدارى در تمام کنشهاى خود برعکس خواب است. لیکن اگر بیدارى از حد بگذرد، مزاج مغز بهم مى خورد و به نوعى خشکیدن مبتلا مى شود و ناتوان مى گردد، در نتیجه به نیروى عقل اختلال روى مى آورد، اخلاط مى سوزند و بیماری هاى شدید بروز مى کنند. خواب بیش از حد داراى کنش متفاوتى است، باین معنى که نیروى نفسانى را کند و کم احساس مى گرداند؛ به مغز سنگینى روى مى آورد و چون تحلیل رفتن در موقع خواب متوقف مى شود، بیماری هاى سرد عارض مى شوند. بیدارى اشتها را زیاد مى کند و چون مواد را تحلیل مى برد، گرسنگى مى آورد و چون نیرو را از بین مى برد، هضم را کاهش مى دهد. هر نوع حالات پهلو به پهلو شدن در بین حالت خواب و بیدارى بسیار نامطلوب است. هنگام خواب گرمى بدن به درون متوجه مى شود و سردى به سطح بدن مى آید و از این روى هنگام خواب به پوششى نیازمندیم که تمام اندام ها را مستور کند و در موقع بیدارى نیازى بدان نیست. در کتابهاى بعد درباره خواب و تاثیر آن و تشخیص عوارض ناشى از آن شرح مفصلى خواهى یافت.