طبابت

گر طبیبانه بیایی به سر بالینم ///// به دو عالم ندهم لذت بیماری را

طبابت

گر طبیبانه بیایی به سر بالینم ///// به دو عالم ندهم لذت بیماری را

مشخصات بلاگ

در عصر حاضر سه مکتب طبی به طور عمده نفس می کشند:
طب قدیم!
طب جدید!
طب تلفیقی!
اکثر مطالبی که به اسم طب سنتی و طب قدیم در جامعه تبیین می شود در واقع طب تلفیقی هست!!!
اما بنده در اینجا فقط و فقط قصد دارم به ترویج طب قدیم که پایه ای وحیانی دارد بپردازم.
باشد که مقبول افتد!

آخرین نظرات
نویسندگان

از آنجا که اساس تندرستى بترتیب اهمیت بر ورزش و غذا و خواب قرار دارد، بهتر است اهم را بر مهم ترجیح دهیم و موضوع ورزش را پیش کشیم. و مى‏ گوئیم:

ورزش حرکتى است تابع اراده. در ورزش، تنفس بلند و بزرگ و پى ‏درپى مى‏ آید.

هرکس بتواند با اسلوب صحیح و متناسب با اعتدال مزاجش و در وقت و هنگام مناسب ورزش کند از چاره‏ جوئى (پیش‏گیرى) و تداوى بیمارى‏ هاى مادى و بیمارى‏ هاى مزاجى که در دنباله آن مى‏ آید بى‏ نیاز مى‏ گردد. این بهره ‏بردارى از ورزش هنگامى میسر است که دستورات دیگر بهداشتى را بکلى مراعات کند. بگذار توضیح بیشترى دهم:

همچنان که خودت مى‏ دانى، ما مجبوریم غذا بخوریم. و مى‏ دانى که تندرستى ما با غذائى است که مناسب مزاج ماست یعنى غذائى که در کیفیت و کمیت معتدل است. تمام قسمت‏ هاى غذائى که ما مى‏ خوریم بدون استثناء کنش غذائى ندارد، بلکه در هر مرحله از مراحل هضم بخشى از آن بصورت ماده زائد درمى‏ آید و طبیعت مى‏ کوشد آن را از بدن دفع کند.

  • سعید !!!

کسى که طالب تندرستى است، چه غذایش اشتباهى باشد و چه نباشد، نباید قبل از پیدا کردن اشتها و پیش از تهى شدن معده و روده‏ هاى بالائى از غذاى قبلى، غذا بخورد.

زیان‏بخش‏ ترین نوع غذا خوردن آن است که قبل از هضم و پخته شدن غذاى قبلى، غذاى دیگرى بر آن وارد شود. بدترین کارها انباشتن شکم و پرخورى است، بویژه اگرغذا از نوع ناپسند باشد. اگر درد ناشى از پرخورى بر اثر غذاهاى غلیظ باشد مفاصل و کلیه بدرد مى‏ آیند و شکم ‏پرست به بیمارى ربو، برونشیت، نفس‏ تنگى، نقرس و سخت شدن طحال و کبد و بیمارى‏ هاى بلغمى و سودائى مبتلا مى ‏شود. اما اگر پرخورى بیش از حد و عوارضش بر اثر خوراک ‏هاى لطیف باشد، بیمارى‏ هاى روى‏ آور عبارتند از تب‏ هاى گرم و شدید و پلید (خبیثه) و ورم ‏هاى آزاردهنده و ناپسندیده.

گاهى اتفاق مى‏ افتد که غذائى تناول شده و مشکلاتى ببار آورده است و براى چاره ‏جوئى قبل از آنکه بکلى هضم شود غذاهاى رطوبت‏ دهنده ساده ‏اى را بر آن وارد مى‏ کنیم. غذاى دوم که دارو بشمار مى ‏آید، کیموس غذاى تناول ‏شده را «خوب» مى‏ سازد و در چنین حالتى براى رهائى از آن نیازى بورزش نداریم.

  • سعید !!!

1- غذا را نباید بدون داشتن اشتها خورد.

2- اگر اشتهاى پیدا شده مانند اشتهاى اشخاص مست، کاذب نباشد نشاید خود را گرسنه نگهداشت‏.

3- کسى که بیمارى تخمه (پرخورى) دارد، وقتى خود را گرسنه نگه مى ‏دارد معده‏ اش پر از خلط هاى چرکى و ناپسند مى ‏شود.

4- در زمستان غذائى باید تناول شود که گرمى مى ‏بخشد و در تابستان غذائى که سردى دهنده است و یا گرمى آن اندک مى‏ باشد.

5- گرمى و سردى غذا هرگز نباید خارج از توان شخص باشد.

  • سعید !!!

کسى که مى‏ خواهد بهداشت را رعایت کند نباید غذاهاى داروئى مانند سبزى (بقول) و میوه و نظایر آن را غذاى اصلى خود قرار دهد، زیرا غذاهاى نرم‏ کننده خون را مى ‏سوزانند، غذاهاى غلیظ بلغم آورند و تن را سنگین مى‏ کنند.

بهترین غذاها براى تندرستى عبارتند از:

گوشت، بویژه گوشت بزغاله، گوساله کوچک و بره.

  • سعید !!!

مقدار غذا بر قیاس عادت و نیرومندى غذا خورنده است. شخص تندرست باید آن‏قدر بخورد که احساس سنگینى نکند و اندام‏ هاى سرازیرى ‏اش کشیده نشوند، باد نکند و شکمش به قرقر نیفتد و غذا از پائین ببالا نیاید و دلش بهم نخورد و به اشتهاى سگى دچار نشود، اشتهایش بند نیاید، کند ذهن نگردد و به بى‏ خوابى دچار نشود.

هر غذائى که طعمش دیر احساس شد بد و هر قدر دیر چش ‏تر باشد بدتر است. اگر بر اثر غذا نبض به درشتى بزند و نفس کوتاه بیرون آید باید دانست که غذا از حد اعتدال پا فراتر نهاده است، زیرا اگر معده بیشتر از حالت لازم انباشته شود مزاحم حجاب حاجز مى‏ شود و در نتیجه تنفس کوتاه و پى‏ درپى مى‏ آید. بر اثر این بى‏ نظمى تنفس، نیاز قلب به نبض بیشتر مى‏ شود و از آنجا نبض درشت مى ‏زند و نیرو کاهش مى ‏یابد.

  • سعید !!!

غذاى چسبنده دیرتر از خوراک ناچسبنده فرومى‏ رود (عبور مى‏ کند). خیار پوست نکنده زودتر از خیار پوست‏ کنده سرازیر مى‏ گردد. نان سپوس‏دار از نان بى‏ سپوس زود گذرتر است. کسى که از کار خسته شده است و عادت به خوراک لطیف دارد، چنانچه بعد ازگرسنگى غذاى غلیظى نظیر شیربرنج بخورد، خونش بجوش مى ‏آید و مى‏ شورد و نیاز به رگ زدن دارد، هرچند که از فصد قبلى وى مدت زیادى نگذشته باشد. همچنین اگر شخص خشمگینى این کار را بکند به همین درد گرفتار مى‏ گردد.

  • سعید !!!

اگر در تابستان، قبل از غذا میوه‏ هاى تر از قبیل زردآلو، توت، خربزه، هلو و آلو بخورند براى مزاج نامناسب نیست و اگر بجاى آنها میوه‏ هاى بهتر باشد چه بهتر. چون بخشى از این میوه‏ ها آب خون را مى‏ افزاید و این افشره و گوهر میوه، همانطور که در خارج بجوش مى ‏آید در خون نیز همان حالت را دارد. در این صورت گرچه شاید مفید باشد لیکن درعین حال خون را براى تعفن آماده مى‏ نمایند.

  • سعید !!!

اکنون معالجه امتلاء معده از خوراک را بیان مى‏ کنیم:

روى چنین غذائى که معده با آن انباشته شده است بهتر است که باندازه سه دانه نخود الوا (صبر زرد) تناول شود. یا نیم درهم الوا، نیم درهم سقز خانگى، یک دانگ بورک و بسیار بجاست که کمى افثیمون (افسنطین)  استعمال گردد و چنانچه فایده‏اى نبخشید، بخواب دراز پناه برد و یک روز تمام غذا نخورد.

  • سعید !!!

کسانى که درون گرم و نیرومند دارند، اکثر بعد از خوردن غذاى غلیظ، غذا به بادهائى تبدیل مى‏ شود که معده و اطراف آن را کشیدگى مى‏ دهد و بیمارهائى که از کشیدگى معده و اطراف آن انتظار مى‏ رود روى مى‏ آورند.

کسى که معده ‏اش تهى است چنانچه غذاى لطیف بخورد معده را سلامت نگهداشته است و اگر بلافاصله بعد از غذاى لطیف غذاى غلیظ فرودهد معده از آن متنفر است و آن را هضم نمى‏ کند و تباه مى‏ گردد، مگر اینکه در بین این دو غذا فاصله ‏اى داده شود. اگر شخص بخواهد این فاصله را مراعات کند باید طعام غلیظ را اندک‏ اندک وارد معده نماید و در این صورت معده بوسیله غذاى لطیف بند نمى ‏آید. اگر مقدار غذا خیلى بیشتر از اندازه بود و معده را مالامال و سرشار کرد و یا بر اثر حرکت آنچه در معده است بهم زده شد و یا یک نوشیدنى معده را پریشان‏ حال و مشوش گردانید باید هرچه زودتر قى کنند.

  • سعید !!!

کسى که مى‏ خواهد قبل از شروع به ورزش چیزى بخورد بهتر است نان خالى تناول کند، آن‏قدر که پیش از آغاز ورزش شروع به هضم کند. حرکت قبل از غذا خوردن باید تند و قوى و حرکت بعد از غذا نرم و آهسته صورت گیرد. حرکت نباید آن‏چنان باشد که اشتهاى تباه برانگیزد. براى اصلاح اشتهاى تباه که میل به تندمزگى و نفرت از شیرینى و چربى دارد، بهترین راه، قى کردن بوسیله موادى مانند سکنجبین و ترب پس از خوردن ماهى است.

  • سعید !!!