از آنجا که وجود دارد در بدن موجود یکى از حالات غیر طبیعى و عارضى است، ابتدا بطور کلى درباره عوامل درد سخن مى گوئیم:
مى گوئیم، درد احساس منفیات است و عوامل آن منحصرا دو نوع است: نوعى از آن مزاج را بطور آنى دگرگون مى سازد و آن انواع مختلف سوء مزاج است، و نوع دیگر پیوستگى را جدائى مى اندازد.
منظور از انواع سوء مزاج مختلف آن است که گوهر اندام خود داراى مزاجى است، وقتى مزاج بیگانه اى بر آن وارد مى شود که مخالف مزاج گوهرى است، اندام بوسیله این مزاج روى آور یا گرمتر از حالت قبلى مى گردد و یا به سوى سردى مى گراید. از این جهت نیروى احساس کننده، از این مهمان ناخوانده رنج مى بیند، چه وقتى دو ضد بهم مى رسند نتیجه نامطلوبى حاصل مى گردد.