طبابت

گر طبیبانه بیایی به سر بالینم ///// به دو عالم ندهم لذت بیماری را

طبابت

گر طبیبانه بیایی به سر بالینم ///// به دو عالم ندهم لذت بیماری را

مشخصات بلاگ

در عصر حاضر سه مکتب طبی به طور عمده نفس می کشند:
طب قدیم!
طب جدید!
طب تلفیقی!
اکثر مطالبی که به اسم طب سنتی و طب قدیم در جامعه تبیین می شود در واقع طب تلفیقی هست!!!
اما بنده در اینجا فقط و فقط قصد دارم به ترویج طب قدیم که پایه ای وحیانی دارد بپردازم.
باشد که مقبول افتد!

آخرین نظرات
نویسندگان

۲۶۲ مطلب با موضوع «طبی» ثبت شده است

1- بهار:

در اوایل فصل بهار، آدمى به مقتضاى عوامل و ویژگى‏ هاى این فصل به رگ زدن و تصفیه مزاج و بویژه قى کردن نیازمند است. در این فصل باید از انواع گوشت و نوشیدنى‏ هائى که گرمى‏ بخش و بسیار رطوبت‏ آور هستند دورى جست. در این فصل غذا باید لطیف باشد، ورزش باید بطور معتدل و بیشتر از ورزش در ایام تابستان انجام گیرد، بدن را نباید با طعام انباشت بلکه غذا را باید به تفرقه تناول کرد، نوشیدنى و رب ‏هاى فرونشاننده گرما بایسته است و باید از گرم و تلخ و تند و شور پرهیز بعمل آید.

2- تابستان:

بهتر است که در فصل تابستان خوراک و نوشیدنى کمتر باشد و ورزش نیز کاهش یابد.

  • سعید !!!

راه لاغر شدن براى اشخاص فربه این است که:

1- غذا در معده و روده‏ ها بسرعت پائین رود و جویرگ‏ ها( عروق ماساریقا) فرصت مکیدن غذا را نداشته باشند.

2- خوراک از لحاظ حجم زیاد و از لحاظ غذائیت ضعیف باشد.

3- قبل از غذا خوردن شست ‏وشوى پیاپى انجام دهند.

4- ورزش سریع بکنند.

5- تن را با روغن‏هاى گدازنده اندوده کنند.

6- معجون‏هائى مانند معجون هلیله (اطریفل صغیر) استعمال کنند.

7- خولنجان (دواء الملک) تریاق و سرکه همراه مُر، در ناشتا صرف کنند.

بقیه روش‏ها را در کتاب زینت بطور کامل بیان مى‏ کنیم.

 

  • سعید !!!

سه چیز عامل اصلى لاغرى است: یکى خشکى مزاج، دوم خشک شدن روده‏ بند (ماساریقا) و سوم خشکى هوا.

اگر روده‏ بند خشک شود مزاج غذاپذیر نیست، پس باید لاغرى و خشکى را با دستور زیر معالجه کرد: باید قبل از حمام رفتن بدن را مالش معتدلى از حیث زبرى و نرمى داد تا پوست قرمز گردد.

  • سعید !!!

برخى کسان هرآن براى بهم خوردن اعتدال مزاج آمادگى دارند. سبب‏ هاى این حالت عبارتند از:

1- امتلاء، در این صورت باید اندازه خلطها تعدیل گردد.

2- وجود خلطهاى نارس که باید کیفیت آنها تعدیل شود و غذاى این اشخاص در حد متعادل- بین کم و زیاد- باشد. تعدیل خلطها با تعدیل مقدار غذا، انجام ورزش زیاد و مالش دادن قبل از شست‏ وشو عملى مى‏ گردد، بشرطى که شخص به شست‏ وشو و ماساژ عادت داشته باشد در غیر این صورت ورزش و ماساژ باید سبک باشد. همچنین غذا را نباید یکباره تناول کنند و سیر شوند، بلکه آرام و بطور منقطع آن را میل نمایند. اگر بدن شخص به آسانى عرق مى‏ کند و عادت به عرق کردن دارد، چنانچه تعرق ملایم باشد گاهى بد نخواهد بود.

  • سعید !!!

شخص سردمزاجى که گرمى و ترى مزاجش باهم در اعتدال هستند باید بوسیله غذاهاى گرم که از لحاظ رطوبت و خشکى معتدل باشد و با اندودن جسم به روغن‏ هاى گرمى بخش و معجون‏هاى بزرگ (کبار) حرارت بدن را برانگیزد و تخلیه ‏هاى ویژه رطوبت و شست‏ وشوهاى عرق‏دهنده و ورزش‏ هاى مناسب حال انجام دهد.

چنین کسانى با وجود داشتن رطوبت معتدل باز نیاز به پیدایش رطوبت ‏ها دارند تا جاى سردى را پر کند. اما کسانى که همراه سردى مزاج داراى خشکى مزاج نیز هستند چاره آنها همان چاره سالخوردگان است.

  • سعید !!!

مى‏ گوئیم: کسى که حرارت مزاجش از اعتدال دور شده است چنانچه خشکى و رطوبت تن وى معتدل باشد، معلوم مى شود که حرارت بمقدار کم از اعتدال خارج شده است نه بافراط که در آن صورت مزاج خشک مى ‏شد. اگر گرمى مزاج با خشکى همراه باشد ممکن است مدت زیادى بحال خود بماند. اگر گرمى با رطوبت همراه باشد، دوام آن طول نمى‏ کشد.

گاهى رطوبت بر حرارت چیره مى‏ شود و آن را خاموش مى ‏سازد و گاهى حرارت بر رطوبت غالب مى‏ گردد و آن را مى‏ خشکاند. اگر رطوبت بر حرارت چیره گردد صاحب مزاج در اواخر سال‏هاى جوانى به حالت سلامت برمی گردد و رطوبت و حرارتش برابر مى‏ شوند؛ وقتى از جوانى گذشت و رو به سوى پیرى نهاد رطوبت غیر طبیعى زیاد مى ‏شود و حرارت کاهش مى ‏یابد.

  • سعید !!!

 مالش دادن سالخوردگان‏

مالش دادن پیران باید از حیث کمى و کیفى به اعتدال انجام گیرد. اندام‏ هاى ناتوان و آبدان را هرگز نباید مالش دهند. اگر مالش دادن هر روز بدفعات صورت مى‏ گیرد هربار باید با پارچه زبر و یا با دست برهنه انجام شود که براى آنها مفید است و از آفت وارد بر اندام‏ها جلوگیرى مى کند. شست‏ وشوى همراه مالش دادن براى آنان سودمند است.

ورزش پیران‏

در ورزش پیران باید اختلاف حالات جسمى و بیماری هائى را که عادتا بسراغ آنها مى ‏آیند و عادت آنها را در ورزش کردن در نظر گرفت. اگر جسم‏شان در منتهاى اعتدال باشد

  • سعید !!!

از منظر طب قدیم، پیر یا شیخ به کسی می گویند که در سن شصت سالگی و بعد از آن باشد.

مطالب زیر مطالبی عمومی و کلی است که جناب بوعلی سعی دارد آن ها را مکتوب کرده و در یکجا جمع کند لکن این موارد کلی در افراد مختلف، متفاوت می شود. فلذا مشورت با طبیب را حتما باید درنظر گرفت.

دستور غذائى پیران‏

تغذیه سالخوردگان باید بفواصل کم انجام گیرد و هر وعده غذائى در دوبار یا سه بار بحسب هضم و نیرو و یا ناتوانى دستگاه گوارش انجام گیرد. پیران باید در ساعت سه نان‏برشته خوب با عسل بخورند، در ساعت هفت، بعد از استحمام چیزى تناول کنند که شکم را نرم نگهدارد- این مواد را بعدا ذکر خواهیم کرد-، بعد نزدیک شب خوراک خوب و مغذى بخورند. اگر شخص سالخورده نیرومند باشد کمى بیشتر غذا بخورد. اشخاص پیر نباید هیچ غذاى غلیظى را که سودا و بلغم مى‏ آورد بخورند و همچنین نباید خوراک تند مزه خشکى‏ آور نظیر آبکامه و ادویه را- مگر به توصیه طبیب و بقصد مداوا- بخورند. اگر غذاهاى سودائى و بلغم‏ آور مانند مواد شورطعم، بادمجان، گوشت خشکیده، گوشت شکار، گوشت ماهى سفت، هندوانه و خیار چنبر خوردند و یا اگر غذاهاى خشکى‏ آور نظیر آبکامه، ماهى ‏هاى ریز نمک زده و قهوه میل کردند باید با تناول غذاهاى مخالف آنها تداوى شوند و اگر معلوم گردید که در آنها مواد زائدى گرد آمده است باید مواد ملین بکار ببرند. وقتى از مواد دفعى پاک شدند باید مواد رطوبت‏بخش را غذاى خود سازند. گاهى نیز اتفاق مى ‏افتد که باید باز همراه غذاى‏ شان مواد ملین بخورند، چنانکه بعدا آن را شرح خواهیم داد.

  • سعید !!!

تمطى و خمیازه‏

تمطى (کش دادن- کشیدگى) اندام‏ها موقعى روى مى‏ دهد که مواد زائد در ماهیچه‏ ها جمع شوند. باین جهت این حالت بعد از بیدار شدن از خواب روى مى‏ دهد. اگر اخلاط جمع شده بیشتر باشند چندش و لرزش همراه دارد و اگر بازهم بیشتر باشند موجب تب مى‏ گردد. خمیازه بخشى از تمطى است.

عارضه تمطى در ماهیچه‏ هاى آرواره و استخوان سینه پیدا مى‏ شود و خمیازه را بوجود مى ‏آورد. روى ‏آوردهاى خمیازه در اولین وهله براى تندرستان هیچ انگیزه‏اى ندارد. اگر خمیازه بى‏ موقع و زیاد آید نامطلوب است و اگر در موقع هضم غذا آید مطلوب مى‏ باشد زیرا براى راندن مواد زائد مددکار است.

گاهى سرما و غلظت و کمى تحلیل موجب خمیازه و تمطى مى ‏گردند[1] و گاهى تمطى در بیدار شدن قبل از خواب کافى روى مى ‏دهد، در این صورت عامل فشارنده‏اى براى عمل دفع است.

 

 



[1] ( 201)- نسخه انگلیسى:« گاهى اوقات خمیازه کشیدن و کشیدگى اندامها نتیجه ستبر شدن پوست و عدم تفرق ناشى از آن است».

  • سعید !!!

 

عسل

عسل بخاری است که از زمین بالا رود و در فضا پخته گردد و شبنم مانند پرمایه است و فرود آید و بر برگ گل و غیره نشیند و انگبین بوجود آورد . گاهی انگبینی شود که ما آنرا عسل گوییم چنانکه در کوهساران قصران بدست می آید . و گاهی که  شبنم بردرخت و سنگ نشیند گزانگبین پیدا است . گزانگبین آن قسمت از این شبنم بندآمده است که مردم می بینند و می چینند . اما آن قسمتی که بسیار لطیف و نادیدنی است قسمت و نصیب زنبور است که از عسل می سازد .به عقیده ام هر چند زنبور این شیره را برای خوراک خود برچیند و انبار می کند اما در ساختن عسل تاثیرات ویژه ای دارد . نوعی از عسل هست که تند مزه و سمی است .

  • سعید !!!