طبابت

گر طبیبانه بیایی به سر بالینم ///// به دو عالم ندهم لذت بیماری را

طبابت

گر طبیبانه بیایی به سر بالینم ///// به دو عالم ندهم لذت بیماری را

مشخصات بلاگ

در عصر حاضر سه مکتب طبی به طور عمده نفس می کشند:
طب قدیم!
طب جدید!
طب تلفیقی!
اکثر مطالبی که به اسم طب سنتی و طب قدیم در جامعه تبیین می شود در واقع طب تلفیقی هست!!!
اما بنده در اینجا فقط و فقط قصد دارم به ترویج طب قدیم که پایه ای وحیانی دارد بپردازم.
باشد که مقبول افتد!

آخرین نظرات
نویسندگان

۷۳ مطلب با موضوع «قانون» ثبت شده است

1- بهار:

در اوایل فصل بهار، آدمى به مقتضاى عوامل و ویژگى‏ هاى این فصل به رگ زدن و تصفیه مزاج و بویژه قى کردن نیازمند است. در این فصل باید از انواع گوشت و نوشیدنى‏ هائى که گرمى‏ بخش و بسیار رطوبت‏ آور هستند دورى جست. در این فصل غذا باید لطیف باشد، ورزش باید بطور معتدل و بیشتر از ورزش در ایام تابستان انجام گیرد، بدن را نباید با طعام انباشت بلکه غذا را باید به تفرقه تناول کرد، نوشیدنى و رب ‏هاى فرونشاننده گرما بایسته است و باید از گرم و تلخ و تند و شور پرهیز بعمل آید.

2- تابستان:

بهتر است که در فصل تابستان خوراک و نوشیدنى کمتر باشد و ورزش نیز کاهش یابد.

  • سعید !!!

راه لاغر شدن براى اشخاص فربه این است که:

1- غذا در معده و روده‏ ها بسرعت پائین رود و جویرگ‏ ها( عروق ماساریقا) فرصت مکیدن غذا را نداشته باشند.

2- خوراک از لحاظ حجم زیاد و از لحاظ غذائیت ضعیف باشد.

3- قبل از غذا خوردن شست ‏وشوى پیاپى انجام دهند.

4- ورزش سریع بکنند.

5- تن را با روغن‏هاى گدازنده اندوده کنند.

6- معجون‏هائى مانند معجون هلیله (اطریفل صغیر) استعمال کنند.

7- خولنجان (دواء الملک) تریاق و سرکه همراه مُر، در ناشتا صرف کنند.

بقیه روش‏ها را در کتاب زینت بطور کامل بیان مى‏ کنیم.

 

  • سعید !!!

سه چیز عامل اصلى لاغرى است: یکى خشکى مزاج، دوم خشک شدن روده‏ بند (ماساریقا) و سوم خشکى هوا.

اگر روده‏ بند خشک شود مزاج غذاپذیر نیست، پس باید لاغرى و خشکى را با دستور زیر معالجه کرد: باید قبل از حمام رفتن بدن را مالش معتدلى از حیث زبرى و نرمى داد تا پوست قرمز گردد.

  • سعید !!!

برخى کسان هرآن براى بهم خوردن اعتدال مزاج آمادگى دارند. سبب‏ هاى این حالت عبارتند از:

1- امتلاء، در این صورت باید اندازه خلطها تعدیل گردد.

2- وجود خلطهاى نارس که باید کیفیت آنها تعدیل شود و غذاى این اشخاص در حد متعادل- بین کم و زیاد- باشد. تعدیل خلطها با تعدیل مقدار غذا، انجام ورزش زیاد و مالش دادن قبل از شست‏ وشو عملى مى‏ گردد، بشرطى که شخص به شست‏ وشو و ماساژ عادت داشته باشد در غیر این صورت ورزش و ماساژ باید سبک باشد. همچنین غذا را نباید یکباره تناول کنند و سیر شوند، بلکه آرام و بطور منقطع آن را میل نمایند. اگر بدن شخص به آسانى عرق مى‏ کند و عادت به عرق کردن دارد، چنانچه تعرق ملایم باشد گاهى بد نخواهد بود.

  • سعید !!!

شخص سردمزاجى که گرمى و ترى مزاجش باهم در اعتدال هستند باید بوسیله غذاهاى گرم که از لحاظ رطوبت و خشکى معتدل باشد و با اندودن جسم به روغن‏ هاى گرمى بخش و معجون‏هاى بزرگ (کبار) حرارت بدن را برانگیزد و تخلیه ‏هاى ویژه رطوبت و شست‏ وشوهاى عرق‏دهنده و ورزش‏ هاى مناسب حال انجام دهد.

چنین کسانى با وجود داشتن رطوبت معتدل باز نیاز به پیدایش رطوبت ‏ها دارند تا جاى سردى را پر کند. اما کسانى که همراه سردى مزاج داراى خشکى مزاج نیز هستند چاره آنها همان چاره سالخوردگان است.

  • سعید !!!

مى‏ گوئیم: کسى که حرارت مزاجش از اعتدال دور شده است چنانچه خشکى و رطوبت تن وى معتدل باشد، معلوم مى شود که حرارت بمقدار کم از اعتدال خارج شده است نه بافراط که در آن صورت مزاج خشک مى ‏شد. اگر گرمى مزاج با خشکى همراه باشد ممکن است مدت زیادى بحال خود بماند. اگر گرمى با رطوبت همراه باشد، دوام آن طول نمى‏ کشد.

گاهى رطوبت بر حرارت چیره مى‏ شود و آن را خاموش مى ‏سازد و گاهى حرارت بر رطوبت غالب مى‏ گردد و آن را مى‏ خشکاند. اگر رطوبت بر حرارت چیره گردد صاحب مزاج در اواخر سال‏هاى جوانى به حالت سلامت برمی گردد و رطوبت و حرارتش برابر مى‏ شوند؛ وقتى از جوانى گذشت و رو به سوى پیرى نهاد رطوبت غیر طبیعى زیاد مى ‏شود و حرارت کاهش مى ‏یابد.

  • سعید !!!

 مالش دادن سالخوردگان‏

مالش دادن پیران باید از حیث کمى و کیفى به اعتدال انجام گیرد. اندام‏ هاى ناتوان و آبدان را هرگز نباید مالش دهند. اگر مالش دادن هر روز بدفعات صورت مى‏ گیرد هربار باید با پارچه زبر و یا با دست برهنه انجام شود که براى آنها مفید است و از آفت وارد بر اندام‏ها جلوگیرى مى کند. شست‏ وشوى همراه مالش دادن براى آنان سودمند است.

ورزش پیران‏

در ورزش پیران باید اختلاف حالات جسمى و بیماری هائى را که عادتا بسراغ آنها مى ‏آیند و عادت آنها را در ورزش کردن در نظر گرفت. اگر جسم‏شان در منتهاى اعتدال باشد

  • سعید !!!

از منظر طب قدیم، پیر یا شیخ به کسی می گویند که در سن شصت سالگی و بعد از آن باشد.

مطالب زیر مطالبی عمومی و کلی است که جناب بوعلی سعی دارد آن ها را مکتوب کرده و در یکجا جمع کند لکن این موارد کلی در افراد مختلف، متفاوت می شود. فلذا مشورت با طبیب را حتما باید درنظر گرفت.

دستور غذائى پیران‏

تغذیه سالخوردگان باید بفواصل کم انجام گیرد و هر وعده غذائى در دوبار یا سه بار بحسب هضم و نیرو و یا ناتوانى دستگاه گوارش انجام گیرد. پیران باید در ساعت سه نان‏برشته خوب با عسل بخورند، در ساعت هفت، بعد از استحمام چیزى تناول کنند که شکم را نرم نگهدارد- این مواد را بعدا ذکر خواهیم کرد-، بعد نزدیک شب خوراک خوب و مغذى بخورند. اگر شخص سالخورده نیرومند باشد کمى بیشتر غذا بخورد. اشخاص پیر نباید هیچ غذاى غلیظى را که سودا و بلغم مى‏ آورد بخورند و همچنین نباید خوراک تند مزه خشکى‏ آور نظیر آبکامه و ادویه را- مگر به توصیه طبیب و بقصد مداوا- بخورند. اگر غذاهاى سودائى و بلغم‏ آور مانند مواد شورطعم، بادمجان، گوشت خشکیده، گوشت شکار، گوشت ماهى سفت، هندوانه و خیار چنبر خوردند و یا اگر غذاهاى خشکى‏ آور نظیر آبکامه، ماهى ‏هاى ریز نمک زده و قهوه میل کردند باید با تناول غذاهاى مخالف آنها تداوى شوند و اگر معلوم گردید که در آنها مواد زائدى گرد آمده است باید مواد ملین بکار ببرند. وقتى از مواد دفعى پاک شدند باید مواد رطوبت‏بخش را غذاى خود سازند. گاهى نیز اتفاق مى ‏افتد که باید باز همراه غذاى‏ شان مواد ملین بخورند، چنانکه بعدا آن را شرح خواهیم داد.

  • سعید !!!

تمطى و خمیازه‏

تمطى (کش دادن- کشیدگى) اندام‏ها موقعى روى مى‏ دهد که مواد زائد در ماهیچه‏ ها جمع شوند. باین جهت این حالت بعد از بیدار شدن از خواب روى مى‏ دهد. اگر اخلاط جمع شده بیشتر باشند چندش و لرزش همراه دارد و اگر بازهم بیشتر باشند موجب تب مى‏ گردد. خمیازه بخشى از تمطى است.

عارضه تمطى در ماهیچه‏ هاى آرواره و استخوان سینه پیدا مى‏ شود و خمیازه را بوجود مى ‏آورد. روى ‏آوردهاى خمیازه در اولین وهله براى تندرستان هیچ انگیزه‏اى ندارد. اگر خمیازه بى‏ موقع و زیاد آید نامطلوب است و اگر در موقع هضم غذا آید مطلوب مى‏ باشد زیرا براى راندن مواد زائد مددکار است.

گاهى سرما و غلظت و کمى تحلیل موجب خمیازه و تمطى مى ‏گردند[1] و گاهى تمطى در بیدار شدن قبل از خواب کافى روى مى ‏دهد، در این صورت عامل فشارنده‏اى براى عمل دفع است.

 

 



[1] ( 201)- نسخه انگلیسى:« گاهى اوقات خمیازه کشیدن و کشیدگى اندامها نتیجه ستبر شدن پوست و عدم تفرق ناشى از آن است».

  • سعید !!!

تعلیم سوم- در بیان مزاج‏ها و آن در سه فصل است.

فصل اول- مزاج‏

گویم: مزاج‏ عبارت از چنان کیفیتى است که از واکنش متقابل اجزاى ریز مواد متضاد بوجود مى‏ آید. در این واکنش متقابل، بخش زیادى از یک یا چند ماده با بخش زیادى از ماده یا مواد متخالف باهم مى ‏آمیزند، برهم تاثیر مى‏ کنند و از این آمیزش کیفیت متشابهى حاصل مى‏شود که آن را مزاج نامیده‏اند.

همچنانکه در بحث مربوط به ارکان یادآور شدیم، قواى اولیه عناصر عبارتند از عنصر گرمى، سردى، ترى‏ و خشکى و بیان شد که مزاج‏ها در اجسام کائنه فاسده‏(اجسام زمینى- جهان مادى) نتیجه واکنش متقابل این عناصر است‏ و این مزاج‏ها بحسب تقسیم عقلى بطور مطلق و بدون رعایت نسبیت بر دو قسم‏اند:

1- مزاج معتدل: مزاجى است که در آن مقادیر کیفیات متضاده در ترکیب متساوى و متقاوم باشند و این مزاج تحقیقا کیفیت متوسط بین آنهاست.

«و مزاج منقسم مى‏شود برحسب قسمت عقلى بدو قسم: یکى معتدل و دیگرى غیر معتدل. معتدل نیز دو نوع است، معتدل حقیقى و معتدل فرضى. معتدل حقیقى آن است که مقادیر کیفیات و کمیات آنکه ضد یکدیگرند در مرکب برابر باشند که در این صورت آن را مزاج معتدل حقیقى نامند. و اگر خارج از اعتدال حقیقى باشد، آن را معتدل فرضى گویند.

نوع اول مزاج وجود خارجى نمى‏تواند داشته باشد، بلکه چیزى که نزد حکیمان معتدل خوانده مى‏شود، معتدل فرضى است که آن بهترین مزاجهاست و هشت وجه مختلف دارد».

2- مزاج نامعتدل: مزاجى است که در حد وسط بین کیفیات متضاده قرار نداشته باشد یعنى به یکى از آنها گرایش بیشترى داشته باشد. این گرایش یا به سوى یکى از دو کیفیت متضاد سردى و گرمى و یا ترى و خشکى است، و یا به سوى دوتا از آنهاست (یا بسوى یکى از این کیفیات چهارگانه و یا دوتا از آنهاست). نتیجه این گرایش به هم خوردن اعتدال است.لیکن در صنعت طب ملاک اعتدال یا خروج از اعتدال نه این است و نه آن.

  • سعید !!!