طبابت

گر طبیبانه بیایی به سر بالینم ///// به دو عالم ندهم لذت بیماری را

طبابت

گر طبیبانه بیایی به سر بالینم ///// به دو عالم ندهم لذت بیماری را

مشخصات بلاگ

در عصر حاضر سه مکتب طبی به طور عمده نفس می کشند:
طب قدیم!
طب جدید!
طب تلفیقی!
اکثر مطالبی که به اسم طب سنتی و طب قدیم در جامعه تبیین می شود در واقع طب تلفیقی هست!!!
اما بنده در اینجا فقط و فقط قصد دارم به ترویج طب قدیم که پایه ای وحیانی دارد بپردازم.
باشد که مقبول افتد!

آخرین نظرات
نویسندگان

تدبیر زنان(1)

يكشنبه, ۷ مهر ۱۳۹۲، ۰۹:۲۱ ب.ظ

در زیر،از این پس مطالبی میاد که در بر دارنده حاملگی،زایمان،دوران شیردهی و.... می باشد.

این جزوه به همت خانم مریم قادری جمع آوری شده.

الان هم براتون بحث اولشو میذارم.

تکوین جنین:

اگر رحم زن و منی مرد مشکلی نداشته باشند معمولاً قابلیت تکوین جنین را دارند. به عبارتی اگر از سوءالمزاج و مشکلات داخلی و خارجی و علل بدنی و نفسانی که میتواند باعث سقط شوند خالی باشند جنین تشکیل میشود.

اما این دو باید در یک زمان واحد به محلی خاص برسند تا.....

 امکان آمیختن و یکی شدن آنها و بارداری باشد.

1)     زمانی که منی و تخمک با هم یکی میشوند و به رحم میرسند حالت بادکرده پیدا میکنند (منی دارای سه نیرو در خود است شامل؛ نیروی روان یا نفسانی، نیروی طبیعت و نیروی زیست یا حیوانی که این نیروها باید در جایی استقرار یابند تا اندامی که خمیرمایهاش از آن است را بسازند).

بعداً در قسمت مرکزی این مادۀ بادکرده جائی باز میشود که محلی مناسب برای جنین تشکیل میشود سپس در داخل این قسمت بادکرده 4 نقطه ظاهر میشود؛ اولی در محل قلب، دومی در محل کبد، سومی در محل مغز و چهارمی در محل ناف. از ناف مانند حبابی برآمده و نقاط دیگر را دربرمیگیرد تا حرارت غریزی و بقیۀ اعضا را محافظت کند. نقطۀ قلب در وسط است و روح حیوانی، نفسانی و طبیعی که به وسیلۀ منی آمده است، در ابتدا در آن مستقر است. این نقطه مانند یک بذر عمل میکند که رشد کرده، دارای شاخ و برگ میشود، شاخهای از آن به سمت راست رفته که مغز است و روح نفسانی به آن تعلق و اختصاص دارد و شاخهای به سمت چپ رفته که کبد است و روح طبیعی مخصوص آن است و شاخهای ناف را تشکیل میدهد. اولین اندامی که در جنین تشکیل میشود قلب است. چون هر عضوی برای تغذیۀ خود به گرمای سرشتی نیاز دارد و بدون آن هیچ غذایی ساخته نمیشود و هیچ کس نمیتواند زنده بماند. پس قبل از هر عضوی باید اندامی که حرارت سرشتی از آن برمیخیزد یعنی قلب خلق شود که غذادهندۀ اصلی و اساسی است و همۀ اندامها در بدن و از جمله کبد برای زندگی به قلب نیاز دارند. اگرچه کبد مرکز توزیع غذا در بدن است، اما خودش هم به غذا نیاز دارد و تا خودش سهمی از غذا دریافت نکند، نمیتواند غذای بقیۀ بدن را توزیع کند.

سؤال دیگری که مطرح میشود این است که؛ نیروی طرحریز و شکلدهنده به جنین یعنی مایۀ منی غذا را از کجا دریافت میکند؟ در جواب باید گفت: مایۀ منی هنگام جدا شدن از منشاء اولیۀ خود مقداری حرارت غریزی و روان زندگی را به همراه دارد و تا زمانی که قلب شکل بگیرد و حرارت غریزی را تولید کند، از آن استفاده میشود.

پس حرارت غریزی مقدم بر کلِ حیات و ضروری برای حیات و زندگی است؛ یعنی حس و حرکت، مقدم بر تغذیه و خواب است. اتفاقات گفته شده حاصل از تحریک قوۀ مصوّره موجود در منی است و در هفت روز به اتمام میرسد که آن را احاله اول یا اولی و یا نطفه گویند.

2)     در ادامۀ عملکرد قوۀ مصوّره باعث متمایز شدن اجزاء میشود و علامت آن ظهور نقطهای سرخ است یعنی مادۀ بادکرده علاوه بر قسمتهای گفته شدۀ قبلی، در داخل رحم به یک قسمت از رحم متصل میشود. در این ناحیه غشای سطحی رحم را سوراخ کرده و به داخل آن نفوذ میکند و از طریق آن مواد لازم جهت تغذیۀ خود را دریافت میکند. این قسمت زیربنای ناف جنین است و ناف از آن بوجود میآید که بعداً به کبد جنین مرتبط میشود. این را احالۀ ثانیه یا دوم گویند که 4 روز ادامه مییابد. به عبارتی نمای کلی اعضاء ظاهر میشود (تا حالا 11 روز).

3)     در مرحلۀ بعد اعضاء که قبلاً حالت معلق و جدا از هم داشتهاند، به هم مربوط شده و پایداری بیشتری مییابند و غشائی نازک سطح آنها را فرا میگیرد. این مرحله را علقه یا احالۀ سوم یا ثالثه گویند که 6 روز به طول میانجامد (تا حالا 17 روز). به این ترتیب قسمتهای گفته شده در داخل غشائی شروع به رشد میکنند که در اطراف آنها قرار دارد و جهت دریافت مواد غذایی با رحم در ارتباط است. این غشاء در ابتدا نازک است و جنین هم کوچک که نیاز به غذای کمی دارد. اما با بزرگتر شدن جنین و ضخیمتر شدن غشاء، جنین نیاز به غذای بیشتری دارد و چون غشاء ضخیمتر شده، نمیتواند به جنین غذای کافی برساند. بنابراین جنین از طریق سوراخهای ریز غشاء که همان دهانۀ رگهاست، از رحم غذا دریافت میکند و حتی بعدتر این غشاء به چندین غشاء تبدیل خواهد شد.

4)     مرحلۀ بعد جنین مانند یک تکه گوشت منعقد میشود و بعضی اجزاء از هم متمایز میشود و مستعد قبول صورت حیوانی و فیوضات روح حیوانی میشود. این مرحله 12 روز طول میکشد و آن را احاله اربعه یا چهارم یا مرحله مضغه گویند. تا این زمان 29 روز گذشته است.

5)     مرحلۀ بعد مشخصکنندۀ جنس جنین است و اعضاء مشخصکنندۀ آن ظاهر میشود. این مرحله 3 روز است و احاله خامسه یا پنجم نامیده میشود. (32 روز)

6)     در مرحلۀ بعد تمام اعضاء اصلی از مفرد و مرکب در جای خود قرار گرفته و اعصاب و عروق تشکیل میشود. غشاهای لازم بر روی عضلات مختلف قرار گرفتهاند، عضلات شکل گرفتهاند، تمام عروق و مفاصل و مجاری ظاهر شده، سر از گردن و دستها و پاها جدا و متمایز از یکدیگر هستند و بدن کامل است. این مرحله احاله ششم یا سادسه است و در 5 روز به اتمام میرسد. (37 روز)

سپس روح به امر خداوند تبارک و تعالی در آن دمیده میشود؛ فَتَبارَکَ الله اَحسَن الخالِقین.

در سورۀ مؤمنون آیۀ 2 آمده است: و پوشیده نماند که این حالات در ذکور پیشتر از اناث حاصل میگردد.

مثلاً خلقت پسر در 30 روز و نهایت تا 40 روز (با یک یا دو روز کمتر و بیشتر) و خلقت دختر در 40 تا 50 روز (با یک تا دو روز کمتر و بیشتر) کامل میشود و این مدت تقریبی و در اکثر موارد است چون گاه ندرتاً ممکن است کمی کمتر یا بیشتر از مدتهای گفته شده باشد.

  • سعید !!!

تکوین جنین

مادر

پدر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی