طبابت

گر طبیبانه بیایی به سر بالینم ///// به دو عالم ندهم لذت بیماری را

طبابت

گر طبیبانه بیایی به سر بالینم ///// به دو عالم ندهم لذت بیماری را

مشخصات بلاگ

در عصر حاضر سه مکتب طبی به طور عمده نفس می کشند:
طب قدیم!
طب جدید!
طب تلفیقی!
اکثر مطالبی که به اسم طب سنتی و طب قدیم در جامعه تبیین می شود در واقع طب تلفیقی هست!!!
اما بنده در اینجا فقط و فقط قصد دارم به ترویج طب قدیم که پایه ای وحیانی دارد بپردازم.
باشد که مقبول افتد!

آخرین نظرات
نویسندگان

پزشکى یکى از مظاهر تمدن

پنجشنبه, ۲۵ مهر ۱۳۹۲، ۰۹:۲۹ ق.ظ


تحقیقات پزشکى مسلمانان  
معمولاً در بیمارستانها ضمن آنکه دانشجویان عملاً به پزشکى مشغول بودند و پزشکان استاد خود را در درمان و معاینه بیماران همراهى مى کردند، استادان یافته هاى پزشکى خود را در همانجا بر شاگردان عرضه مى کردند.
((ابن ابى اصیبعه )) مى گوید
 : ((ابو الفرج بن طبیب ، در بیمارستان عضدى ، به آموختن طب مشغول بود و همانجا، بیماران را نیز معالجه مى کرد. بر روى کتاب وى در شرح کتاب جالینوس براغلوتن چنین نوشته بود : بیمارستان عضدى ، پنجشنبه یازدهم ماه رمضان سال 406)).

((ابراهیم بن بکس ))، در بیمارستان عضدى که به همت عضد الدوله ساخته شده ، به آموختن طب مشغول بوده است .
((ابن ابى الحکم )) در ایوان بزرگ بیمارستان مى نشست و جماعتى از پزشکان و کسانى که در آنجا اشتغال داشتند، نزد وى مى آمدند، مى نشستند و سپس مباحث پزشکى به میان مى آمد، شاگردان مطالب پزشکى را مى خواندند و او مدام با آنان سرگرم مباحثه بود و سه ساعت هم مطالعه مى نمود
مجلس درس طب رازى هم ، معروف و مشهور بود. وى در مجلس درس مى نشست و پس از وى شاگردانش ‍ مى نشستند و پس از آنان شاگردانشان و سپس شاگردان دیگر. چون کسى براى مسأ له اى بدانجا مى آمد، ابتدا آن را با اوّلین کسى که مى دید در میان مى گذاشت . چنانچه جوابش را از او نمى گرفت به نفر بعد مراجعه مى کرد و همین طور به پیش مى رفت تا به خود رازى مى رسید.
به اعتقاد این جانب ، نخستین مدرسه پزشکى که به صورت مستقل از بیمارستان تأ سیس گشت ، در سال 622 هجرى بود. ((ابن ابى اصیبعه )) مى گوید : ((در سال 622، شیخ مهذب الدین ، عبدالرحیم بن على ، پیش از آنکه نزد ملک اشرف برود و در خدمتش درآید، منزلش را که در دمشق و جنب بازار طلاسازان و در شرق بازار ((مناخلین )) بود، وقف نمود و به صورت مدرسه اى درآورد که پس از وى در آن طب تدریس مى شد و زمینها و اماکن متعددى را وقف آن کرد تا از عایداتشان صرف مخارج و مصالح مدرسه کنند و شهریه اى به مدرسین و شاغلین آن تقدیم نمایند)).
امتحان پزشکان  
پیش از این دیدیم که مسلمانان ، پزشکان خود را مى آزمودند و بدانان جواز اشتغال به حرفه طبابت اعطا مى کردند. از کسانى که در بغداد، به سال 309 هجرى از پزشکان امتحان به عمل مى آورده اند، مى توان از ((سنان بن ثابت )) و ((مهذب الدین الدخوار)) در مصر و ((ابن التلمیذ)) متوفاى سال 560 هجرى در بغداد نام برد. بعضى از محققین ، ((ابراهیم بن سنان )) و ((ابو سعید الیمانى )) را نیز بدانان اضافه کرده اند.
در کتاب ((تاریخ بیمارستانها در اسلام ))، از دو جواز پرداختن به طبابت مربوط به قرن یازدهم هجرى نام برده شده است که یکى درباره حجامت و دیگرى جراحى است .
تخصص در پزشکى  
تخصص در رشته هاى مختلف پزشکى ، از دیرباز میان مسلمانان شایع بوده است . بعضى متخصص جراحى بوده اند و برخى متخصص بیماریهاى چشم و پاره اى متخصص زنان و بعضى دیگر متخصص بیماریهاى روانى و بیماریهاى دندان و ...
زنان و پزشکى  
طبابت تنها مخصوص به مردان نبوده است ، بلکه زنانى نیز بوده اند که جزء دانشمندان دانش پزشکى به شمار مى آیند و البته پیش از این اشارتى به ((هنیده ))، ((زینب الادویه )) و دیگران اشاره شد . حال اضافه مى کنیم که نقل است که خواهر و دختر ((حفید بن زهراى اندلسى ))، در دانش پزشکى دستى داشته اند، آنان به نیکى در درمان بیماریهاى زنان خبره بوده اند. همسر ((منصور اندلسى )) در مواقع نیاز، تنها از آنان براى درمان استفاده مى کرده و پزشک دیگرى را نمى پذیرفته است .
فراوانى پزشکان مسلمان  
پزشکان مسلمان که در دوره اسلامى پاى در میدان نهاده اند، چنان فراوانند که کتب دایرة المعارف و غیر آن نتوانسته اند به طور کامل و شایسته به ضبط اسامى آنان اقدام کنند و تنها تعداد اندکى از آنان را ذکر کرده اند .
کافى است که در اینجا بگوییم : در این کتابها تعداد و شمار اطبایى که در زمان ((المقتدر باللّه )) یعنى سال 309 مى زیسته اند و از آنان امتحان به عمل آمد، 860 نفر ذکر شده است . اینان ، جواز اشتغال به پزشکى دریافت داشتند و مشغول به طبابت گشتند. این تعداد، غیر از کسانى است که به دلیل شهرتى که داشته اند از امتحان بى نیاز تشخیص داده شده اند و یا کسانى که در خدمت سلطان به طبابت مشغول بوده اند.
((سیف الدوله )) چون بر سر سفره مى نشست ، 24 پزشک نیز همراه او بودند. بعضى از آنان ، دو مقررى از وى دریافت مى کردند؛ زیرا از دو دانش خود، او را بهره مند مى ساختند. تعداد 56 طبیب در خدمت ((متوکل عباسى )) بوده اند.
و در بیمارستان ((عضدى ))، 24 پزشک با تخصصهاى مختلف به کار مشغول بوده اند. هنگامى که ((المعتضد)) به بناى بیمارستان پرداخت ، بر آن شد تا گروهى از افاضل و بزرگان طب را در آنجا گرد آورد، از این روى دستور داد لیستى از اسامى پزشکان مشهور آن زمان بغداد را حاضر کنند. این پزشکان ، بالغ بر صد نفر بودند که وى پنجاه تن از آنان را برگزید.
خدمات پزشکى و مسلمانان  
مسلمانان توجه خاصى به ایتام ، نابینایان و پیرزنان داشته اند. از این رو کسانى بوده اند که تحت اشراف مسؤ ولین ، به امور و رفع نیازمندیهاى آنان مى پرداخته اند. و بعضى از پزشکان و داروسازان ، مخصوصاً در خدمت نظامیان بودند و با آنان در سفر و غیر آن همراه مى گشتند. برخى دیگر به خلفا و امیران اختصاص داشتند. براى این گروه از پزشکان ، شهریه هاى خاصى مقرر شده بود که معروف به ((مواجب بگیران )) بودند. پاره اى دیگر به طبابت براى عامه مردم مى پرداختند که اینان مواجب بگیر نبودند.
همچنین مسلمانان داراى تیمارستانهاى روانى نیز بودند. داروسازان در ایام معیّنى ، داروهاى خویش را به صورت رایگان در اختیار مردم مى نهادند و پزشکان ، همراه با داروهایشان به اماکنى که ساخت بیمارستان در آنجا ممکن نبود رفته ، به طبابت مى پرداختند.
((قفطى )) و بعضى دیگر در شرح حال ((سنان بن ثابت )) گفته اند : وزیر، على بن عیساى جراح - در سالى که بیماریها و امراض فراوان گشته بود - به سنان بن ثابت نامه نوشت و دستور داد تا براى زندانیان محبوس در زندانها، پزشکانى بگمارد که هر روز از آنان دیدن کنند و دارو و دوایشان را و نیز هر چه را که بدان نیاز دارند، برایشان ببرند و بیماران موجود در زندان را درمان کنند .
و کاغذى دیگر براى او نوشته ، دستور داد تا عده اى از شاغلین به طبابت را به همراه دارو و دوا به میان مردم فرستد و در هر جایى ، مدتى که نیاز است بمانند و مردم را درمان کنند و سپس به جاى دیگرى روند . سنان نیز چنین کرد.
چنانکه مبتکرآنچه امروزه آن راویزیت خارج ازمطب مى خوانند،مسلمانان بوده اند.
البته ، تمامى این اطبا و پزشکان چنین نبوده اند که براى خدمت خود، مُزد و اجرى مطالبه کنند، بلکه بسیارى از آنان به صورت رایگان به درمان مردم مى پرداخته اند؛ مثلاً ((ابوبکر بن قاضى ابى الحسن زهرى )) بدون مزد، مردم را معالجه مى کرد و برایشان نسخه مى پیچیده است .
به نظر مى رسد که مسلمانان ابتدا تنها به امورى چون آزمایش ادرار، حجامت ، قى و مانند آن عنایت داشته اند، ولى به مرور زمان ، روشهاى درمانى آنان به حسب پیشرفت و نبوغ طبى رو به تکامل نهاد. این پیشرفت و شکوفایى روز به روز، روى به تجلى گذارد تا آنکه مسلمانان ، روحى جدید در طب دمیده ، جانى تازه بدان بخشیدند؛ چنانکه براى هر کسى این حقیقت معلوم و معروف است .
* * *

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی