پزشکى در دوره اسلامى (قرنهاى اوّل و دوّم هجرى )
عرب صدر اسلام و پزشکى
اسلام زمانى ظهور یافت که دانش پزشکى ،
مراحل طفولیت خود را طى مى کرد، عرب بخصوص ، از ملتهاى دیگر در این زمینه ضعیفتر
بود؛ زیرا حکومتى مرکزى که در زیر سایه اش امنیت و آرامشى استقرار بیابد، وجود
نداشت ؛ امنیتى که زمینه رقابت و کوشش در راه به دست آوردن خواسته ها و آرزوهایى
باشد که ممکن است در دل بسیارى از مردم به
علل و اسباب مختلف ، آشیانه کند.
جز ((حارث بن کلده )) که بهره اى از شهرت برده
آگاهى پیامبران و امامان از دانش پزشکى
6 - فرج المهموم :
در نامه ابواسحاق طرطوسى به عبدالله بن مالک درباره شناخت سرچشمه دانش ،
چنین دیده ام : خداوند، آدم را از بهشت فرو فرستاد و او را از دانش
همه چیز آگاه ساخت . از جمله چیزهایى که خداوند، وى را از آنها آگاه ساخت ،
نجوم و طب بود.
7 - علل الشرایع :
- به نقل از ربیع ، حاجب منصور عباسى -: روزى امام صادق (علیه السلام ) به
مجلس منصور درآمد، در حالى که .....
بررسى دقیق احادیثى که در باره ویژگى هاى علمى ، سرچشمه هاى دانش ها و نیز انواع دانش هاى
اهل بیت (علیهم السلام ) به ما رسیده ،نشان مى دهد که پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) و
اهل بیت آن بزرگوار، نه تنها از دانش پزشکى ، بلکه همه علوم ، نه از راه
تحصیل ، بلکه از طریق الهام الهى برخوردار بوده اند، به گونه اى که هر گاه
اراده مى کردند چیزى را بدانند، مى دانستند، چنان که امام صادق
(علیه السلام ) مى فرماید:......
تمامی احادیث زیر از امام صادق علیه السلام می باشد. لا یَستَغنى أَهلُ کُلِّ بَلَدٍ عَن ثَلاثَةٍ یُفزَعُ إِلَیهِم فى أَمرِ دُنیاهُم وَآخِرَتِهِم، فَإِن عَدِموا ذلِکَ کانوا هَمَجا: فَقیهٌ عالِمٌ وَرِعٌ وَأَمیرٌ خَیِّرٌ مُطاعٌ وَطَبیبٌ بَصیرٌ ثِقَةٌ؛ تحف العقول، ص 321 |
لاتَدخُلِ الحِّمامَ إِلاّ وَفى جَوفِکَ شَى ءٌ یُطفى بِهِ عَنکَ وَهَجُ المِعدَةِ وَهُوَ أَقوى لِلبَدَنِ وَلاتَدخُلهُ وَأَنتَ مُمتَلى ءٌ مِنَ الطَّعامِ؛ داخل حمام نشو مگر در حالى که در شکمت چیزى (غذایى) که شدت حرارت معده را خاموش کند وجود داشته باشد، که براى بدن موجب تقویت است و در حالى که شکمت از غذا پر است نیز وارد حمام مشو. |
اَلنَّومُ راحَةٌ لِلجَسَدِ وَالنُّطقُ راحَةٌ لِلرّوحِ وَالسُّکوتُ راحَةٌ لِلعَقلِ؛ خواب، آرام بخش جسم است، سخن گفتن آسایش روح است و سکوت، سبب راحتى عقل است. من لایحضره الفقیه، ج4، ص402، ح5865 |
رَجُلاً یَسأَلُ اَبا عَبدِ اللّه علیه السلام فَقالَ: الرَّجُلُ یَقولُ أَوَّدُکَ، فَکَیفَ أَعلَمُ أَنَّهُ یَوَدُّنى؟ فَقالَ: اِمتَحِن قَلبَکَ، فَإن کُنتَ تَوَدُّهُ فَإنَّهُ یَوَدُّکَ؛ شخصى از امام صادق علیه السلام پرسید: گاهى به من گفته مى شود: دوستت دارم. از کجا بدانم که (راست مى گوید و) دوستم دارد؟ حضرت فرمودند: قلب خودت را |